عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۵۲: هوشم به نگاهی برد، جانانه چنین باید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هوشم به نگاهی برد، جانانه چنین باید یک جرعه خرابم کرد، پیمانه چنین باید تا کرد بنا عشقت، افسانهٔ هجران را در خواب فنا رفتم، افسانه چنین باید از بس که غبار غم، از سینه بشد رُفته تا زانوی دل گرد است، این خانه چنین باید بیگانه به دور من، رخساره کند پنهان رنجش نتوان کردن، بیگانه چنین باید نادیده جمال او، مهرش ز دلم سر زد ناکاشته می روید، این دانه چنین باید می بینم و می جویم، می چینم و می ریزم می خندم و می گریم، دیوانه چنین باید در خون، جگرعرفی، می غلتد و می سوزد در آتش خود رقصد، پروانه چنین باید عرفی شیرازی