کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کسی میوهٔ غم ز باغم نَخُورد

    که حسرت به عیش و فراغم نخورد

    نیاسودم از خوردن غم، دمی

    که اندیشهٔ غم دماغم نخورد

    دو صد شیشهٔ خون از دماغم چکید

    که مرهم شرابی ز داغم نخورد

    به عهدم چنان عافیت مُرد زود

    که نو باوهٔ نخل باغم نخورد

    شب غم چنان تلخ بر من گذشت

    که پروانه دود چراغم نخورد

    شدم شاخ گل، هیچ بلبل نخاست

    شدم استخوان، هیچ زاغم نخورد

    مگر خورد عرفی شراب از سفال

    که کوثر ز سیمین ایاغم نخورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha