عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۹۴: گر باد شوم بر تو وزیدن نگذارند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر باد شوم بر تو وزیدن نگذارند ور حسن شوم روی تو دیدن نگذارند تا سر زده شادی به دلم، سوخته عشقت این سبزه ازین خاک دمیدن نگذارند این رسم قدیم است که در گلشن مقصود بر خاک بریزد گل و چیدن نگذارند گر شربت و گر زهر، به لب چون رسد این جام باید همه نوشید، چشیدن نگذارند از تربیت آب و هوا در چمن عشق نخلی که شود خشک، بریدن نگذارند ما معتکف کعبه نشینم که در وی بیهوده به هر کوچه دویدن نگذارند پیداست از آن حسن نظربازی عرفی کاین بلبل از آن باغ پریدن نگذارند عرفی شیرازی