کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کو شورشی که صحبت شادی به هم خورد

    غم خون دل بریزد و دل خون غم خورد

    زهر غم تو گر بچکانم به کام خضر

    آب حیات ریزد و خون عدم خورد

    نازم به آن کرشمه که جای کباب و می

    خون فرشته و دل مرغ حرم خورد

    زخم زجاج دوست ندارد تراوشی

    کو شیشهٔ دلی که به دیوار غم خورد

    گر شرح کاوکاو غم او رقم کنم

    دود از قلم برآید و مغز قلم خورد

    می جوشدم ز هر سر مو چشمه چشمه خون

    هر گه که دل به ذوق شهادت قسم خورد

    نامش ز لوح همت عرفی به در نویس

    آن تشنه کاب خضر ز جام کرم خورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha