کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ذوق در خاک تپیدن اگر از دل برود

    تا ابد کشته ی زار از پی قاتل برود

    به وداعی که مرا می بری ای دل بگذار

    که بمیرم من و جان از پی محمل برود

    بحر عشق است و به هر گام هزاران گرداب

    این نه بحریست کزو کشته به ساحل برود

    گر بمیرم بنما چهره به من روز وصال

    حسرت روی تو حیف است که از دل برود

    چاره ی کار به تدبیر نیامد، هیهات

    کو رسولی که بر جادوی بابل برود

    آید انگشت گزان روز جزا در محشر

    آن که ابله به جهان آید و عاقل برود

    تا به زانو به گل از گریه فرو شد عرفی

    ور چنین گریه کند تا مژه در گل برود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha