کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مجنون تو هر دم روش تازه نسازد

    بد نامیت آرایش آوازه نسازد

    احزای مروت همه جمع آمده، امید

    کش ناز تو بی بهره ز شیرازه نسازد

    نازم به صفای مه کنعان، که زلیخا

    گر غیرت حور است ، که بی غازه نسازد

    دریاست به یک حوصلهٔ رحمت ساقی

    در باده زند جام و به اندازه نسازد

    در بزم وی ای دل مکن افغان کشی، آنجا

    با نغمهٔ بی شعبه و آوازه نسازد

    مرهم به از آن داغ که در حالت بهبود

    همسایگی داغ تواش تازه نسازد

    عرفی بکش این جام، بیاسا، که نه عیب است

    گر تشنه لبی چون تو، به خمیازه نسازد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha