کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من بلبل آن گل که گلابش همه خون است

    مرغابی آن بحر که آبش همه خون است

    خونم به گلو ریز که بیمار محبت

    آشوب نشانست و به آبش همه خون است

    دیوانه ی عشقیم که این شاهد سرمست

    عشقش همه زخم است و حجابش هم خون است

    کوثر لب خشک و جگر تشنه فرستد

    در بادیه ی عشق که آبش همه خون است

    از صید به خون گشته مپرهیز که صیاد

    آرایش فتراک و رکابش همه خون است

    آتش چه و سرچشمه کدامست؟ مپرسید

    صحرای محبت که سرابش همه خون است

    عرفی غم دل باز نپرسی که دل ما

    مستی است که در جام جوابش همه خون است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha