کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خوناب آتشین ز سر من گذشته است

    وین سیل آتش از جگر من گذشته است

    مرغ هوای خلدم و تا پر گشوده ام

    صد تیر غم ز بال و پر من گذشته است

    من داده ام به عشق تو دل، در زبان خلق

    دایم حکایت از خطر من گذشته است

    دل صید گشته، کنون، کار با قضاست

    کار از فغان و الحذر من گذشته است

    بر عیش تلخ من مبر ای مدعی حسد

    سیلاب زهر بر شکن من گذشته است

    هر گه که دیده ام گل روی خیال دوست

    در رنگ دشمن از نظر من گذشته است

    از من کجا به صحبت عرفی سزد که او

    عیبش ز پایه ی هنر من گذشته است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha