به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانیالباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا البابشمارهٔ ۸۳: مخلوق زعاشقی نشان چون یابد

1570عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

مخلوق زعاشقی نشان چون یابد
کز روح سبک شخص گران چون یابد
عشق آتش تیز است و تو کاه [و] کبریت
کبریت و کَه از آتش امان چون یابد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۲: عشق آن نبود که آرزو می زاید 2شمارهٔ ۸۳: مخلوق زعاشقی نشان چون یابد 3شمارهٔ ۸۴: زاول که مرا عشق نگارم بُر بود 4شمارهٔ ۸۵: افسوس که عمر رفت در گفت و شنید 5شمارهٔ ۸۶: کرده است مرا عشق تو زان گونه شکار 6شمارهٔ ۸۷: با عشق تو چون فتاده ما را سروکار 7شمارهٔ ۸۸: در عشق تو دل را نبود هیچ فتور 8شمارهٔ ۸۹: ای دل بر یار گر نمی یابی بار 9شمارهٔ ۹۰: عشق تو کزو رمند مردان چون شیر 10شمارهٔ ۹۱: هر دل که غم عشق تو را گشت شکار 11شمارهٔ ۹۲: تا چند حدیث قامت و زلف و عذار 12شمارهٔ ۹۳: عشق آفت نقصان نپذیرد هرگز 13شمارهٔ ۹۴: گر در ره عشق او نباشی سرباز 14شمارهٔ ۹۵: شمع است رخ خوب تو پروانه طِراز 15شمارهٔ ۹۶: در عشق توَم ذخیره ناکامی و بس 16شمارهٔ ۹۷: ای دل عَلَم عشق برافراز و مترس 17شمارهٔ ۹۸: نامردم اگر عشق توَم هست هوس 18شمارهٔ ۹۹: ای عشق نه سودای کسی باشد خوش 19شمارهٔ ۱۰۰: عشق تو مدام دم به دم می کشمش 20شمارهٔ ۱۰۱: در دایرهٔ وجود بی سهو و سقط 21شمارهٔ ۱۰۲: تا بر لگن عشق سواریم چو شمع 22شمارهٔ ۱۰۳: عشق است زهرچه آن نشاید مانع 23شمارهٔ ۱۰۴: بی کامی به زکامرانی بی عشق 24شمارهٔ ۱۰۵: چون می گذرد زودی و دیری در عشق 25شمارهٔ ۱۰۶: زان می طلبی تو کامرانی در عشق 26شمارهٔ ۱۰۷: بی روی تو رای استقامت نکنم 27شمارهٔ ۱۰۸: من مستم و نامت به زبان می گویم 28شمارهٔ ۱۰۹: گفتم که ره عشق مگر می دانم 29شمارهٔ ۱۱۰: از عشق تو جان را زجسد نشناسم 30شمارهٔ ۱۱۱: ما جز به غم عشق تو سرنفرازیم 31شمارهٔ ۱۱۲: گر تازه کنی مرا زسر تا به قدم 32شمارهٔ ۱۱۳: من شمع زنور جانفزایش سازم 33شمارهٔ ۱۱۴: از عشق تو گرچه با دل پُر دردم 34شمارهٔ ۱۱۵: بی عشق تو من دو دیده برهم نزنم 35شمارهٔ ۱۱۶: ما از بن گوش حلقه در گوش تویم 36شمارهٔ ۱۱۷: آن کس که زباد غم بلرزید منم 37شمارهٔ ۱۱۸: در عشق تو نکته های موزون شنوم 38شمارهٔ ۱۱۹: در دل غم عشق چون تو یاری داریم 39شمارهٔ ۱۲۰: تا جان دارم عشق تو را غمخوارم 40شمارهٔ ۱۲۱: در کوی تو سر بر سر خنجر بنهم 41شمارهٔ ۱۲۲: من لایق سوز درد عشق تو نیم 42شمارهٔ ۱۲۳: عشق تو زخاص و عام پنهان چه کنم 43شمارهٔ ۱۲۴: ما شربت عشقت نه به بازی خوردیم 44شمارهٔ ۱۲۵: تا در سر سودای تو منزل کردیم 45شمارهٔ ۱۲۶: ما عشق تو را به جان و دل بخریدیم 46شمارهٔ ۱۲۷: در عشق تو من پای زسر نشناسم 47شمارهٔ ۱۲۸: از عشق شود ادیب عاقل مجنون 48شمارهٔ ۱۲۹: در عشق درآی و خانه پردازی کن 49شمارهٔ ۱۳۰: در عشق اگرت به دل درآید دیدن 50شمارهٔ ۱۳۱: ای دل تو به عشق در نبینی بنشین 51شمارهٔ ۱۳۲: در معرکهٔ عشق چنان خصم افکن 52شمارهٔ ۱۳۳: زنهار حدیث عشق در گوش مکن 53شمارهٔ ۱۳۴: عشق آن صفتی نیست که بتوان گفتن 54شمارهٔ ۱۳۵: گر زانک شراب عشق خواهی خوردن 55شمارهٔ ۱۳۶: هرچه آن نبود راست نباید گفتن 56شمارهٔ ۱۳۷: در دهر کسی نداده از عشق نشان 57شمارهٔ ۱۳۸: ای عشق تو مایهٔ جنون دل من 58شمارهٔ ۱۳۹: بگریختم از عشق تو ای سیمین تن 59شمارهٔ ۱۴۰: ای دل اگرت هنوز می باید ازو 60شمارهٔ ۱۴۱: اندر ره عشق اگر شوی صادق تو 61شمارهٔ ۱۴۲: ای دیدهٔ من فدای خاک در تو 62شمارهٔ ۱۴۳: از شربت عشق تست دل مست شده 63شمارهٔ ۱۴۴: ای دل برو از عقیلهٔ عقل برَه 64شمارهٔ ۱۴۵: کردم نظری به سوی او دزدیده 65شمارهٔ ۱۴۶: دل در سر زلف تست پابست شده 66شمارهٔ ۱۴۷: در عشق وجود خویش بگذار و برَه 67شمارهٔ ۱۴۸: در عشق دلی باید و جانی زنده 68شمارهٔ ۱۴۹: در صحرا شو که عشق در صحرا به 69شمارهٔ ۱۵۰: تو مونس آن شبان تاریک نئی 70شمارهٔ ۱۵۱: ای دل تو بدین مفلسی و رسوایی 71شمارهٔ ۱۵۲: بر باد اگر تو عشق شهوت دانی 72شمارهٔ ۱۵۳: تا تو به هوس می روی و می آیی 73شمارهٔ ۱۵۴: ای دل چو تو از دامن حُسن آویزی 74شمارهٔ ۱۵۵: عشق تو فزون است زبینایی من 75شمارهٔ ۱۵۶: تا پای زخویشتن فراتر ننهی 76شمارهٔ ۱۵۷: از عشق تو هر [ر]وز دل افگارترم 77شمارهٔ ۱۵۸: اندر ره عشق اگر تو هستی غازی 78شمارهٔ ۱۵۹: با عشق اگرت رای بود همرازی 79شمارهٔ ۱۶۰: عشق آن نبود که نیک دانی خود را 80شمارهٔ ۱۶۱: اینجا پر طاوس به کرکس ندهند 81شمارهٔ ۱۶۲: دل را طمع وصل تو می بود و ندید 82شمارهٔ ۱۶۳: در عالم عشق عقل گمره گردد 83شمارهٔ ۱۶۴: در عشق نگر که قصد هستی نکنی 84شمارهٔ ۱۶۵: عاشق باید که عشق را بنده شود 85شمارهٔ ۱۶۶: در عشق حمول و حمله کش می باشم 86شمارهٔ ۱۶۷: هر چند که بی عشق [و] وفایی بسَرا 87شمارهٔ ۱۶۸: عشق تو به پیدا و نهانم کشتَه 88شمارهٔ ۱۶۹: عشق است که کوه را به پستی آرد 89شمارهٔ ۱۷۰: آن عیش نباشد که بود بربسته 90شمارهٔ ۱۷۱: در عشق فدای دلبران باید بود 91شمارهٔ ۱۷۲: عاشق شوی و از دل و جان اندیشی 92شمارهٔ ۱۷۳: گر عاشق صادقی همی کش خواری 93شمارهٔ ۱۷۴: با دشمن اگر به دوستی سازد کس 94شمارهٔ ۱۷۵: آن شاهد معنوی که جانم تن اوست 95شمارهٔ ۱۷۶: در باغ رخت گر به تماشا گردیم 96شمارهٔ ۱۷۷: در خود نگرم زعجر هیهات کنم 97شمارهٔ ۱۷۸: دارم سر آنک با سرِ رشته شوم 98شمارهٔ ۱۷۹: دانی که مرا با تو به گاه و بی گاه 99شمارهٔ ۱۸۰: دانی چه کنی زروی بردار نقاب 100شمارهٔ ۱۸۱: از قند و طبرزد ار فرو بارد آب 101شمارهٔ ۱۸۲: ای پیش لبت مه چو قصب در مهتاب 102شمارهٔ ۱۸۳: هم از رخ تست اگر به مه در نمکی اس ...103شمارهٔ ۱۸۴: چندانک در آن لعل بدخشان نمکی است 104شمارهٔ ۱۸۵: از خرمن خال تو ختن دانه گکی است 105شمارهٔ ۱۸۶: تا لعل لب تو روی خوبی آراست 106شمارهٔ ۱۸۷: گفتند جماعتی زبس نادانی 107شمارهٔ ۱۸۸: جانا به جهان گل بدیع آوردی 108شمارهٔ ۱۸۹: آن را که غم آن بت خوشرو باشد 109شمارهٔ ۱۹۰: حُسنی که گواه حسن معبود بود 110شمارهٔ ۱۹۱: پیش رخ و زلف تو چه مشک و چه قمر 111شمارهٔ ۱۹۲: زلفی است چو عنبرتر و مشک تتار 112شمارهٔ ۱۹۳: خطّت که به حجّت کندش عقل هوس 113شمارهٔ ۱۹۴: تا بر رخ چون گلت پدید است عرق 114شمارهٔ ۱۹۵: دوش آمده بود در برم دلدارم 115شمارهٔ ۱۹۶: با این همه لطف و این همه زیبایی 116شمارهٔ ۱۹۷: جانا ز دو چِشم من خیالت که برد 117شمارهٔ ۱۹۸: درمان چه کنی اگر تو درمانی سوز 118شمارهٔ ۱۹۹: تا هست دلم بر غم تو دست آموز 119شمارهٔ ۲۰۰: بر آتش سَودای تو ای جان افروز 120شمارهٔ ۲۰۱: من دل زتو برنمی کنم فارغ باش 121شمارهٔ ۲۰۲: ای عشق تو داده خواب مستانه به عقل 122شمارهٔ ۲۰۳: بگذار شبی که بر تو فرمان بدهم 123شمارهٔ ۲۰۴: از عشق چنان است دل مسکینم 124شمارهٔ ۲۰۵: از هر عاشق وصف دلالی شنوم 125شمارهٔ ۲۰۶: پیش سخن و مذهب و کیشت میرم 126شمارهٔ ۲۰۷: پیش از تو دل از جان و جهان برگیرم 127شمارهٔ ۲۰۸: گر من به مثل چو خضر جاوید زیَم 128شمارهٔ ۲۰۹: گه بوی خوشت زپیرهن می شنوم 129شمارهٔ ۲۱۰: می آیم وز شوق چنان می افتم 130شمارهٔ ۲۱۱: باد تو به هر صبوح مفتوح من است 131شمارهٔ ۲۱۲: چشمی دارم همه پر از صورت دوست 132شمارهٔ ۲۱۳: جانم چو به چشم دل درو معنی دید 133شمارهٔ ۲۱۴: در شهر ظریف و خوب روی ارچه بسی اس ...134شمارهٔ ۲۱۵: یاری دارم که جسم و جان صورت اوست 135شمارهٔ ۲۱۶: از صورت اگر چه طبع سرکش نشود 136شمارهٔ ۲۱۷: تو صورت و معنی به حقیقت بشناس 137شمارهٔ ۲۱۸: بیهوده مدام در تک و تاز ممان 138شمارهٔ ۲۱۹: در صورت خوب دید باید معنی 139شمارهٔ ۲۲۰: آن چیست که در چشم دل آید معنی 140شمارهٔ ۲۲۱: از مادر معنی چو نزاید معنی 141شمارهٔ ۲۲۲: زان می نگرم به چشم سر در صورت 142شمارهٔ ۲۲۳: العمر مضی وفاتنی المطلوبُ 143شمارهٔ ۲۲۴: القلب الی لقایکم یَرتاحُ 144شمارهٔ ۲۲۵: یا حاسب هل تعلم ماذا تَصنَع 145شمارهٔ ۲۲۶: هرگز نرود مهر تو پاک از دل من 146شمارهٔ ۲۲۷: سودای تو را خود سر و سامانی نیست 147شمارهٔ ۲۲۸: زان روز که چشم من به رویت نگریست 148شمارهٔ ۲۲۹: تا دست وصال تو نگیرم در دست 149شمارهٔ ۲۳۰: امروز که یار من مرا مهمان است 150شمارهٔ ۲۳۱: در حسرت آنم که شبی در کویت 151شمارهٔ ۲۳۲: امروز هر آن کسی که گل می بوید 152شمارهٔ ۲۳۳: دریاب اگر دسترسی خواهد بود 153شمارهٔ ۲۳۴: بر من سپه هجر تو پیروز مباد 154شمارهٔ ۲۳۵: گفتم که زرخ پردهٔ عزّت بردار 155شمارهٔ ۲۳۶: دست من و دامن تو امشب زنهار 156شمارهٔ ۲۳۷: ای شب تو ره وصل سحرگه مَسپَر 157شمارهٔ ۲۳۸: آن شب که زبختم گرهی بگشاید 158شمارهٔ ۲۳۹: من در غم تو مُردم و تو بی غم از ا ...159شمارهٔ ۲۴۰: بالله ترفقوا بقلب مجروح 160شمارهٔ ۲۴۱: بی دیدن تو بیم هلاک است مرا 161شمارهٔ ۲۴۲: تا مهر تو در سینه نهان است مرا 162شمارهٔ ۲۴۳: شمع ارچه زآتش همه تن پر نور است 163شمارهٔ ۲۴۴: هنگام وداع آمد آن سرو بلند 164شمارهٔ ۲۴۵: یارم به سفر چو راه رفتن بگزید 165شمارهٔ ۲۴۶: روزی دو سه از وصل تو بودم دلشاد 166شمارهٔ ۲۴۷: گر ماه شوی به جز محاقی نبود 167شمارهٔ ۲۴۸: وصل ارچه که دیده را منوّر دارد 168شمارهٔ ۲۴۹: صحرای جهان بی تو مرا تنگ آید 169شمارهٔ ۲۵۰: شب دوش نقاب قیر بر رخ چو کشید 170شمارهٔ ۲۵۱: داماد خیال را نثاری نرسد 171شمارهٔ ۲۵۲: یار ارچه زمن هیچ نمی آرد یاد 172شمارهٔ ۲۵۳: ماییم زدل دور و ز دلبر مهجور 173شمارهٔ ۲۵۴: او را چه تمتّع از جوانی باشد 174شمارهٔ ۲۵۵: چون دید دل من اثر سوز فراق 175شمارهٔ ۲۵۶: ای دلبر قصّاب نه سر می دهیَم 176شمارهٔ ۲۵۷: سرمایهٔ عمر عاقلان یک نفس است 177شمارهٔ ۲۵۸: مردار چه به کار خویش سرگردان است 178شمارهٔ ۲۵۹: خه خه به چه گشته ای چنین دشمن دوس ...179شمارهٔ ۲۶۰: اینها که زاسرار قدَر بی خبرند 180شمارهٔ ۲۶۱: گل گفت چو رخت ما به صحرا فکنند 181شمارهٔ ۲۶۲: یاری که به وقت کار در کار آید 182شمارهٔ ۲۶۳: ای دل همه آن بکن که رایت باشد 183شمارهٔ ۲۶۴: با هر بد و نیک وا نوازیم به طبع 184شمارهٔ ۲۶۵: چون آتش و آب بردباری نکنی 185شمارهٔ ۲۶۶: چندت گویم گر سر مردم داری 186شمارهٔ ۲۶۷: هرگه که تو با فرشته بین بنشینی 187شمارهٔ ۲۶۸: آن کس که برای فقر بربست کمر 188شمارهٔ ۲۶۹: دوش این چشمم که دُرّ مکنون می ریخ ...189شمارهٔ ۲۷۰: هر کاو رقمی زعقل بر دل بنگاشت 190شمارهٔ ۲۷۱: مقصود ز روزگار این یک نفس است 191شمارهٔ ۲۷۲: ای همنفسان فعل اجل می دانید 192شمارهٔ ۲۷۳: گفتم که مگر تخم هوس کاشتنی است 193شمارهٔ ۲۷۴: آن یار که منزلگه او قلب آمد 194شمارهٔ ۲۷۵: عنبر که نه آن تست لادن به ازوست 195شمارهٔ ۲۷۶: دردا که زعمر مایهٔ سود نماند 196شمارهٔ ۲۷۷: بیماری دل نمی توان پنهان کرد 197شمارهٔ ۲۷۸: دست دل اگر به دامن یار زنیم 198شمارهٔ ۲۷۹: خوبان همه گردن نفرازند آخر 199شمارهٔ ۲۸۰: هنگام گل آمد به تماشا نرویم؟200شمارهٔ ۲۸۱: مادام که جویی تو حقیقت زمجاز 201شمارهٔ ۲۸۲: یاری که نشد مرا به فرمان همه عمر 202شمارهٔ ۲۸۳: چون باد زمن می گذری چه توان کرد 203شمارهٔ ۲۸۴: هر بد که توان کاشت تو آن کاشته ای 204شمارهٔ ۲۸۵: کو عقل که بندی زهوس بگشاید 205شمارهٔ ۲۸۶: کو دست که بند بسته بگشاید ازو 206شمارهٔ ۲۸۷: آن را که دمی دمی به جانی ارزد 207شمارهٔ ۲۸۸: کامل نشوی تو با قرین ناقص 208شمارهٔ ۲۸۹: با دشمن و با دوست نه صلح است و نه ...209شمارهٔ ۲۹۰: چون گوی دلم نزد تو دلجوی افتاد 210شمارهٔ ۲۹۱: ای من زتو در هر دهنی، نیک است این 211شمارهٔ ۲۹۲: با گل گفتم قدر عزیزان داری 212شمارهٔ ۲۹۳: با من بت من هیچ نکو عهد نشد

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ