به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانیالباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا البابشمارهٔ ۸۶: کرده است مرا عشق تو زان گونه شکار

2000عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

کرده است مرا عشق تو زان گونه شکار
کز مستی عشق تو نگردم هشیار
گر من منم و غم غم عشقت ناچار
سر در سر کار تو کنم آخر کار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۵: افسوس که عمر رفت در گفت و شنید 2شمارهٔ ۸۶: کرده است مرا عشق تو زان گونه شکار 3شمارهٔ ۸۷: با عشق تو چون فتاده ما را سروکار 4شمارهٔ ۸۸: در عشق تو دل را نبود هیچ فتور 5شمارهٔ ۸۹: ای دل بر یار گر نمی یابی بار 6شمارهٔ ۹۰: عشق تو کزو رمند مردان چون شیر 7شمارهٔ ۹۱: هر دل که غم عشق تو را گشت شکار 8شمارهٔ ۹۲: تا چند حدیث قامت و زلف و عذار 9شمارهٔ ۹۳: عشق آفت نقصان نپذیرد هرگز 10شمارهٔ ۹۴: گر در ره عشق او نباشی سرباز 11شمارهٔ ۹۵: شمع است رخ خوب تو پروانه طِراز 12شمارهٔ ۹۶: در عشق توَم ذخیره ناکامی و بس 13شمارهٔ ۹۷: ای دل عَلَم عشق برافراز و مترس 14شمارهٔ ۹۸: نامردم اگر عشق توَم هست هوس 15شمارهٔ ۹۹: ای عشق نه سودای کسی باشد خوش 16شمارهٔ ۱۰۰: عشق تو مدام دم به دم می کشمش 17شمارهٔ ۱۰۱: در دایرهٔ وجود بی سهو و سقط 18شمارهٔ ۱۰۲: تا بر لگن عشق سواریم چو شمع 19شمارهٔ ۱۰۳: عشق است زهرچه آن نشاید مانع 20شمارهٔ ۱۰۴: بی کامی به زکامرانی بی عشق 21شمارهٔ ۱۰۵: چون می گذرد زودی و دیری در عشق 22شمارهٔ ۱۰۶: زان می طلبی تو کامرانی در عشق 23شمارهٔ ۱۰۷: بی روی تو رای استقامت نکنم 24شمارهٔ ۱۰۸: من مستم و نامت به زبان می گویم 25شمارهٔ ۱۰۹: گفتم که ره عشق مگر می دانم 26شمارهٔ ۱۱۰: از عشق تو جان را زجسد نشناسم 27شمارهٔ ۱۱۱: ما جز به غم عشق تو سرنفرازیم 28شمارهٔ ۱۱۲: گر تازه کنی مرا زسر تا به قدم 29شمارهٔ ۱۱۳: من شمع زنور جانفزایش سازم 30شمارهٔ ۱۱۴: از عشق تو گرچه با دل پُر دردم 31شمارهٔ ۱۱۵: بی عشق تو من دو دیده برهم نزنم 32شمارهٔ ۱۱۶: ما از بن گوش حلقه در گوش تویم 33شمارهٔ ۱۱۷: آن کس که زباد غم بلرزید منم 34شمارهٔ ۱۱۸: در عشق تو نکته های موزون شنوم 35شمارهٔ ۱۱۹: در دل غم عشق چون تو یاری داریم 36شمارهٔ ۱۲۰: تا جان دارم عشق تو را غمخوارم 37شمارهٔ ۱۲۱: در کوی تو سر بر سر خنجر بنهم 38شمارهٔ ۱۲۲: من لایق سوز درد عشق تو نیم 39شمارهٔ ۱۲۳: عشق تو زخاص و عام پنهان چه کنم 40شمارهٔ ۱۲۴: ما شربت عشقت نه به بازی خوردیم 41شمارهٔ ۱۲۵: تا در سر سودای تو منزل کردیم 42شمارهٔ ۱۲۶: ما عشق تو را به جان و دل بخریدیم 43شمارهٔ ۱۲۷: در عشق تو من پای زسر نشناسم 44شمارهٔ ۱۲۸: از عشق شود ادیب عاقل مجنون 45شمارهٔ ۱۲۹: در عشق درآی و خانه پردازی کن 46شمارهٔ ۱۳۰: در عشق اگرت به دل درآید دیدن 47شمارهٔ ۱۳۱: ای دل تو به عشق در نبینی بنشین 48شمارهٔ ۱۳۲: در معرکهٔ عشق چنان خصم افکن 49شمارهٔ ۱۳۳: زنهار حدیث عشق در گوش مکن 50شمارهٔ ۱۳۴: عشق آن صفتی نیست که بتوان گفتن 51شمارهٔ ۱۳۵: گر زانک شراب عشق خواهی خوردن 52شمارهٔ ۱۳۶: هرچه آن نبود راست نباید گفتن 53شمارهٔ ۱۳۷: در دهر کسی نداده از عشق نشان 54شمارهٔ ۱۳۸: ای عشق تو مایهٔ جنون دل من 55شمارهٔ ۱۳۹: بگریختم از عشق تو ای سیمین تن 56شمارهٔ ۱۴۰: ای دل اگرت هنوز می باید ازو 57شمارهٔ ۱۴۱: اندر ره عشق اگر شوی صادق تو 58شمارهٔ ۱۴۲: ای دیدهٔ من فدای خاک در تو 59شمارهٔ ۱۴۳: از شربت عشق تست دل مست شده 60شمارهٔ ۱۴۴: ای دل برو از عقیلهٔ عقل برَه 61شمارهٔ ۱۴۵: کردم نظری به سوی او دزدیده 62شمارهٔ ۱۴۶: دل در سر زلف تست پابست شده 63شمارهٔ ۱۴۷: در عشق وجود خویش بگذار و برَه 64شمارهٔ ۱۴۸: در عشق دلی باید و جانی زنده 65شمارهٔ ۱۴۹: در صحرا شو که عشق در صحرا به 66شمارهٔ ۱۵۰: تو مونس آن شبان تاریک نئی 67شمارهٔ ۱۵۱: ای دل تو بدین مفلسی و رسوایی 68شمارهٔ ۱۵۲: بر باد اگر تو عشق شهوت دانی 69شمارهٔ ۱۵۳: تا تو به هوس می روی و می آیی 70شمارهٔ ۱۵۴: ای دل چو تو از دامن حُسن آویزی 71شمارهٔ ۱۵۵: عشق تو فزون است زبینایی من 72شمارهٔ ۱۵۶: تا پای زخویشتن فراتر ننهی 73شمارهٔ ۱۵۷: از عشق تو هر [ر]وز دل افگارترم 74شمارهٔ ۱۵۸: اندر ره عشق اگر تو هستی غازی 75شمارهٔ ۱۵۹: با عشق اگرت رای بود همرازی 76شمارهٔ ۱۶۰: عشق آن نبود که نیک دانی خود را 77شمارهٔ ۱۶۱: اینجا پر طاوس به کرکس ندهند 78شمارهٔ ۱۶۲: دل را طمع وصل تو می بود و ندید 79شمارهٔ ۱۶۳: در عالم عشق عقل گمره گردد 80شمارهٔ ۱۶۴: در عشق نگر که قصد هستی نکنی 81شمارهٔ ۱۶۵: عاشق باید که عشق را بنده شود 82شمارهٔ ۱۶۶: در عشق حمول و حمله کش می باشم 83شمارهٔ ۱۶۷: هر چند که بی عشق [و] وفایی بسَرا 84شمارهٔ ۱۶۸: عشق تو به پیدا و نهانم کشتَه 85شمارهٔ ۱۶۹: عشق است که کوه را به پستی آرد 86شمارهٔ ۱۷۰: آن عیش نباشد که بود بربسته 87شمارهٔ ۱۷۱: در عشق فدای دلبران باید بود 88شمارهٔ ۱۷۲: عاشق شوی و از دل و جان اندیشی 89شمارهٔ ۱۷۳: گر عاشق صادقی همی کش خواری 90شمارهٔ ۱۷۴: با دشمن اگر به دوستی سازد کس 91شمارهٔ ۱۷۵: آن شاهد معنوی که جانم تن اوست 92شمارهٔ ۱۷۶: در باغ رخت گر به تماشا گردیم 93شمارهٔ ۱۷۷: در خود نگرم زعجر هیهات کنم 94شمارهٔ ۱۷۸: دارم سر آنک با سرِ رشته شوم 95شمارهٔ ۱۷۹: دانی که مرا با تو به گاه و بی گاه 96شمارهٔ ۱۸۰: دانی چه کنی زروی بردار نقاب 97شمارهٔ ۱۸۱: از قند و طبرزد ار فرو بارد آب 98شمارهٔ ۱۸۲: ای پیش لبت مه چو قصب در مهتاب 99شمارهٔ ۱۸۳: هم از رخ تست اگر به مه در نمکی اس ...100شمارهٔ ۱۸۴: چندانک در آن لعل بدخشان نمکی است 101شمارهٔ ۱۸۵: از خرمن خال تو ختن دانه گکی است 102شمارهٔ ۱۸۶: تا لعل لب تو روی خوبی آراست 103شمارهٔ ۱۸۷: گفتند جماعتی زبس نادانی 104شمارهٔ ۱۸۸: جانا به جهان گل بدیع آوردی 105شمارهٔ ۱۸۹: آن را که غم آن بت خوشرو باشد 106شمارهٔ ۱۹۰: حُسنی که گواه حسن معبود بود 107شمارهٔ ۱۹۱: پیش رخ و زلف تو چه مشک و چه قمر 108شمارهٔ ۱۹۲: زلفی است چو عنبرتر و مشک تتار 109شمارهٔ ۱۹۳: خطّت که به حجّت کندش عقل هوس 110شمارهٔ ۱۹۴: تا بر رخ چون گلت پدید است عرق 111شمارهٔ ۱۹۵: دوش آمده بود در برم دلدارم 112شمارهٔ ۱۹۶: با این همه لطف و این همه زیبایی 113شمارهٔ ۱۹۷: جانا ز دو چِشم من خیالت که برد 114شمارهٔ ۱۹۸: درمان چه کنی اگر تو درمانی سوز 115شمارهٔ ۱۹۹: تا هست دلم بر غم تو دست آموز 116شمارهٔ ۲۰۰: بر آتش سَودای تو ای جان افروز 117شمارهٔ ۲۰۱: من دل زتو برنمی کنم فارغ باش 118شمارهٔ ۲۰۲: ای عشق تو داده خواب مستانه به عقل 119شمارهٔ ۲۰۳: بگذار شبی که بر تو فرمان بدهم 120شمارهٔ ۲۰۴: از عشق چنان است دل مسکینم 121شمارهٔ ۲۰۵: از هر عاشق وصف دلالی شنوم 122شمارهٔ ۲۰۶: پیش سخن و مذهب و کیشت میرم 123شمارهٔ ۲۰۷: پیش از تو دل از جان و جهان برگیرم 124شمارهٔ ۲۰۸: گر من به مثل چو خضر جاوید زیَم 125شمارهٔ ۲۰۹: گه بوی خوشت زپیرهن می شنوم 126شمارهٔ ۲۱۰: می آیم وز شوق چنان می افتم 127شمارهٔ ۲۱۱: باد تو به هر صبوح مفتوح من است 128شمارهٔ ۲۱۲: چشمی دارم همه پر از صورت دوست 129شمارهٔ ۲۱۳: جانم چو به چشم دل درو معنی دید 130شمارهٔ ۲۱۴: در شهر ظریف و خوب روی ارچه بسی اس ...131شمارهٔ ۲۱۵: یاری دارم که جسم و جان صورت اوست 132شمارهٔ ۲۱۶: از صورت اگر چه طبع سرکش نشود 133شمارهٔ ۲۱۷: تو صورت و معنی به حقیقت بشناس 134شمارهٔ ۲۱۸: بیهوده مدام در تک و تاز ممان 135شمارهٔ ۲۱۹: در صورت خوب دید باید معنی 136شمارهٔ ۲۲۰: آن چیست که در چشم دل آید معنی 137شمارهٔ ۲۲۱: از مادر معنی چو نزاید معنی 138شمارهٔ ۲۲۲: زان می نگرم به چشم سر در صورت 139شمارهٔ ۲۲۳: العمر مضی وفاتنی المطلوبُ 140شمارهٔ ۲۲۴: القلب الی لقایکم یَرتاحُ 141شمارهٔ ۲۲۵: یا حاسب هل تعلم ماذا تَصنَع 142شمارهٔ ۲۲۶: هرگز نرود مهر تو پاک از دل من 143شمارهٔ ۲۲۷: سودای تو را خود سر و سامانی نیست 144شمارهٔ ۲۲۸: زان روز که چشم من به رویت نگریست 145شمارهٔ ۲۲۹: تا دست وصال تو نگیرم در دست 146شمارهٔ ۲۳۰: امروز که یار من مرا مهمان است 147شمارهٔ ۲۳۱: در حسرت آنم که شبی در کویت 148شمارهٔ ۲۳۲: امروز هر آن کسی که گل می بوید 149شمارهٔ ۲۳۳: دریاب اگر دسترسی خواهد بود 150شمارهٔ ۲۳۴: بر من سپه هجر تو پیروز مباد 151شمارهٔ ۲۳۵: گفتم که زرخ پردهٔ عزّت بردار 152شمارهٔ ۲۳۶: دست من و دامن تو امشب زنهار 153شمارهٔ ۲۳۷: ای شب تو ره وصل سحرگه مَسپَر 154شمارهٔ ۲۳۸: آن شب که زبختم گرهی بگشاید 155شمارهٔ ۲۳۹: من در غم تو مُردم و تو بی غم از ا ...156شمارهٔ ۲۴۰: بالله ترفقوا بقلب مجروح 157شمارهٔ ۲۴۱: بی دیدن تو بیم هلاک است مرا 158شمارهٔ ۲۴۲: تا مهر تو در سینه نهان است مرا 159شمارهٔ ۲۴۳: شمع ارچه زآتش همه تن پر نور است 160شمارهٔ ۲۴۴: هنگام وداع آمد آن سرو بلند 161شمارهٔ ۲۴۵: یارم به سفر چو راه رفتن بگزید 162شمارهٔ ۲۴۶: روزی دو سه از وصل تو بودم دلشاد 163شمارهٔ ۲۴۷: گر ماه شوی به جز محاقی نبود 164شمارهٔ ۲۴۸: وصل ارچه که دیده را منوّر دارد 165شمارهٔ ۲۴۹: صحرای جهان بی تو مرا تنگ آید 166شمارهٔ ۲۵۰: شب دوش نقاب قیر بر رخ چو کشید 167شمارهٔ ۲۵۱: داماد خیال را نثاری نرسد 168شمارهٔ ۲۵۲: یار ارچه زمن هیچ نمی آرد یاد 169شمارهٔ ۲۵۳: ماییم زدل دور و ز دلبر مهجور 170شمارهٔ ۲۵۴: او را چه تمتّع از جوانی باشد 171شمارهٔ ۲۵۵: چون دید دل من اثر سوز فراق 172شمارهٔ ۲۵۶: ای دلبر قصّاب نه سر می دهیَم 173شمارهٔ ۲۵۷: سرمایهٔ عمر عاقلان یک نفس است 174شمارهٔ ۲۵۸: مردار چه به کار خویش سرگردان است 175شمارهٔ ۲۵۹: خه خه به چه گشته ای چنین دشمن دوس ...176شمارهٔ ۲۶۰: اینها که زاسرار قدَر بی خبرند 177شمارهٔ ۲۶۱: گل گفت چو رخت ما به صحرا فکنند 178شمارهٔ ۲۶۲: یاری که به وقت کار در کار آید 179شمارهٔ ۲۶۳: ای دل همه آن بکن که رایت باشد 180شمارهٔ ۲۶۴: با هر بد و نیک وا نوازیم به طبع 181شمارهٔ ۲۶۵: چون آتش و آب بردباری نکنی 182شمارهٔ ۲۶۶: چندت گویم گر سر مردم داری 183شمارهٔ ۲۶۷: هرگه که تو با فرشته بین بنشینی 184شمارهٔ ۲۶۸: آن کس که برای فقر بربست کمر 185شمارهٔ ۲۶۹: دوش این چشمم که دُرّ مکنون می ریخ ...186شمارهٔ ۲۷۰: هر کاو رقمی زعقل بر دل بنگاشت 187شمارهٔ ۲۷۱: مقصود ز روزگار این یک نفس است 188شمارهٔ ۲۷۲: ای همنفسان فعل اجل می دانید 189شمارهٔ ۲۷۳: گفتم که مگر تخم هوس کاشتنی است 190شمارهٔ ۲۷۴: آن یار که منزلگه او قلب آمد 191شمارهٔ ۲۷۵: عنبر که نه آن تست لادن به ازوست 192شمارهٔ ۲۷۶: دردا که زعمر مایهٔ سود نماند 193شمارهٔ ۲۷۷: بیماری دل نمی توان پنهان کرد 194شمارهٔ ۲۷۸: دست دل اگر به دامن یار زنیم 195شمارهٔ ۲۷۹: خوبان همه گردن نفرازند آخر 196شمارهٔ ۲۸۰: هنگام گل آمد به تماشا نرویم؟197شمارهٔ ۲۸۱: مادام که جویی تو حقیقت زمجاز 198شمارهٔ ۲۸۲: یاری که نشد مرا به فرمان همه عمر 199شمارهٔ ۲۸۳: چون باد زمن می گذری چه توان کرد 200شمارهٔ ۲۸۴: هر بد که توان کاشت تو آن کاشته ای 201شمارهٔ ۲۸۵: کو عقل که بندی زهوس بگشاید 202شمارهٔ ۲۸۶: کو دست که بند بسته بگشاید ازو 203شمارهٔ ۲۸۷: آن را که دمی دمی به جانی ارزد 204شمارهٔ ۲۸۸: کامل نشوی تو با قرین ناقص 205شمارهٔ ۲۸۹: با دشمن و با دوست نه صلح است و نه ...206شمارهٔ ۲۹۰: چون گوی دلم نزد تو دلجوی افتاد 207شمارهٔ ۲۹۱: ای من زتو در هر دهنی، نیک است این 208شمارهٔ ۲۹۲: با گل گفتم قدر عزیزان داری 209شمارهٔ ۲۹۳: با من بت من هیچ نکو عهد نشد

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ