به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانیالباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا البابشمارهٔ ۲۱۶: از صورت اگر چه طبع سرکش نشود

1980عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از صورت اگر چه طبع سرکش نشود
آن خود نبود که دل مشوّش نشود
سلطان و گدا و نیک و بد را دیدم
کس نیست که از صورت خوش خوش نشود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۱۵: یاری دارم که جسم و جان صورت اوست 2شمارهٔ ۲۱۶: از صورت اگر چه طبع سرکش نشود 3شمارهٔ ۲۱۷: تو صورت و معنی به حقیقت بشناس 4شمارهٔ ۲۱۸: بیهوده مدام در تک و تاز ممان 5شمارهٔ ۲۱۹: در صورت خوب دید باید معنی 6شمارهٔ ۲۲۰: آن چیست که در چشم دل آید معنی 7شمارهٔ ۲۲۱: از مادر معنی چو نزاید معنی 8شمارهٔ ۲۲۲: زان می نگرم به چشم سر در صورت 9شمارهٔ ۲۲۳: العمر مضی وفاتنی المطلوبُ 10شمارهٔ ۲۲۴: القلب الی لقایکم یَرتاحُ 11شمارهٔ ۲۲۵: یا حاسب هل تعلم ماذا تَصنَع 12شمارهٔ ۲۲۶: هرگز نرود مهر تو پاک از دل من 13شمارهٔ ۲۲۷: سودای تو را خود سر و سامانی نیست 14شمارهٔ ۲۲۸: زان روز که چشم من به رویت نگریست 15شمارهٔ ۲۲۹: تا دست وصال تو نگیرم در دست 16شمارهٔ ۲۳۰: امروز که یار من مرا مهمان است 17شمارهٔ ۲۳۱: در حسرت آنم که شبی در کویت 18شمارهٔ ۲۳۲: امروز هر آن کسی که گل می بوید 19شمارهٔ ۲۳۳: دریاب اگر دسترسی خواهد بود 20شمارهٔ ۲۳۴: بر من سپه هجر تو پیروز مباد 21شمارهٔ ۲۳۵: گفتم که زرخ پردهٔ عزّت بردار 22شمارهٔ ۲۳۶: دست من و دامن تو امشب زنهار 23شمارهٔ ۲۳۷: ای شب تو ره وصل سحرگه مَسپَر 24شمارهٔ ۲۳۸: آن شب که زبختم گرهی بگشاید 25شمارهٔ ۲۳۹: من در غم تو مُردم و تو بی غم از ا ...26شمارهٔ ۲۴۰: بالله ترفقوا بقلب مجروح 27شمارهٔ ۲۴۱: بی دیدن تو بیم هلاک است مرا 28شمارهٔ ۲۴۲: تا مهر تو در سینه نهان است مرا 29شمارهٔ ۲۴۳: شمع ارچه زآتش همه تن پر نور است 30شمارهٔ ۲۴۴: هنگام وداع آمد آن سرو بلند 31شمارهٔ ۲۴۵: یارم به سفر چو راه رفتن بگزید 32شمارهٔ ۲۴۶: روزی دو سه از وصل تو بودم دلشاد 33شمارهٔ ۲۴۷: گر ماه شوی به جز محاقی نبود 34شمارهٔ ۲۴۸: وصل ارچه که دیده را منوّر دارد 35شمارهٔ ۲۴۹: صحرای جهان بی تو مرا تنگ آید 36شمارهٔ ۲۵۰: شب دوش نقاب قیر بر رخ چو کشید 37شمارهٔ ۲۵۱: داماد خیال را نثاری نرسد 38شمارهٔ ۲۵۲: یار ارچه زمن هیچ نمی آرد یاد 39شمارهٔ ۲۵۳: ماییم زدل دور و ز دلبر مهجور 40شمارهٔ ۲۵۴: او را چه تمتّع از جوانی باشد 41شمارهٔ ۲۵۵: چون دید دل من اثر سوز فراق 42شمارهٔ ۲۵۶: ای دلبر قصّاب نه سر می دهیَم 43شمارهٔ ۲۵۷: سرمایهٔ عمر عاقلان یک نفس است 44شمارهٔ ۲۵۸: مردار چه به کار خویش سرگردان است 45شمارهٔ ۲۵۹: خه خه به چه گشته ای چنین دشمن دوس ...46شمارهٔ ۲۶۰: اینها که زاسرار قدَر بی خبرند 47شمارهٔ ۲۶۱: گل گفت چو رخت ما به صحرا فکنند 48شمارهٔ ۲۶۲: یاری که به وقت کار در کار آید 49شمارهٔ ۲۶۳: ای دل همه آن بکن که رایت باشد 50شمارهٔ ۲۶۴: با هر بد و نیک وا نوازیم به طبع 51شمارهٔ ۲۶۵: چون آتش و آب بردباری نکنی 52شمارهٔ ۲۶۶: چندت گویم گر سر مردم داری 53شمارهٔ ۲۶۷: هرگه که تو با فرشته بین بنشینی 54شمارهٔ ۲۶۸: آن کس که برای فقر بربست کمر 55شمارهٔ ۲۶۹: دوش این چشمم که دُرّ مکنون می ریخ ...56شمارهٔ ۲۷۰: هر کاو رقمی زعقل بر دل بنگاشت 57شمارهٔ ۲۷۱: مقصود ز روزگار این یک نفس است 58شمارهٔ ۲۷۲: ای همنفسان فعل اجل می دانید 59شمارهٔ ۲۷۳: گفتم که مگر تخم هوس کاشتنی است 60شمارهٔ ۲۷۴: آن یار که منزلگه او قلب آمد 61شمارهٔ ۲۷۵: عنبر که نه آن تست لادن به ازوست 62شمارهٔ ۲۷۶: دردا که زعمر مایهٔ سود نماند 63شمارهٔ ۲۷۷: بیماری دل نمی توان پنهان کرد 64شمارهٔ ۲۷۸: دست دل اگر به دامن یار زنیم 65شمارهٔ ۲۷۹: خوبان همه گردن نفرازند آخر 66شمارهٔ ۲۸۰: هنگام گل آمد به تماشا نرویم؟67شمارهٔ ۲۸۱: مادام که جویی تو حقیقت زمجاز 68شمارهٔ ۲۸۲: یاری که نشد مرا به فرمان همه عمر 69شمارهٔ ۲۸۳: چون باد زمن می گذری چه توان کرد 70شمارهٔ ۲۸۴: هر بد که توان کاشت تو آن کاشته ای 71شمارهٔ ۲۸۵: کو عقل که بندی زهوس بگشاید 72شمارهٔ ۲۸۶: کو دست که بند بسته بگشاید ازو 73شمارهٔ ۲۸۷: آن را که دمی دمی به جانی ارزد 74شمارهٔ ۲۸۸: کامل نشوی تو با قرین ناقص 75شمارهٔ ۲۸۹: با دشمن و با دوست نه صلح است و نه ...76شمارهٔ ۲۹۰: چون گوی دلم نزد تو دلجوی افتاد 77شمارهٔ ۲۹۱: ای من زتو در هر دهنی، نیک است این 78شمارهٔ ۲۹۲: با گل گفتم قدر عزیزان داری 79شمارهٔ ۲۹۳: با من بت من هیچ نکو عهد نشد

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ