کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شب فراق تو را روز وصل، پیدا نیست

    عجب شبی، که در آن شب، امید فردا نیست

    تطاول سر زلف تو و شبان دراز

    چه داند، آنکه گرفتار بند و سودا نیست

    غم ملامت دشمن، ز هر غمی بترست

    مرا ملامت هجران دوست، پیدا نیست

    پدر به دست خودم، توبه می‌دهد وین کار

    به دست و پای من رند بی سر و پا نیست

    خدنگ غمزه گذر می‌کند ز جوشن جان

    اگر تو را، سپر صبر هست ما را نیست

    من آن نیم، که ز راز تو دم زنم، چون نی

    وگر رود سخن از ناله، ناله از ما نیست

    تو راست، بر سر من جای تا سرم بر جاست

    دریغ عمر عزیزم، که پای بر جا نیست

    حدیث شوق، چو زلف دراز گشت، دراز

    بجان دوست، که یک موی، زیر بالا نیست

    خیال زلف و رخت، روز و شب برابر ماست

    کجاست، نقش دهانت که هیچ پیدا نیست

    من از طبیب، مداوای عشق پرسیدم

    جواب داد، که سلمان به جز مدارا نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha