کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    غوغای عشق دوشم، ناگاه بر سر آمد

    هم دل به غم فرو شد، هم جان به هم برآمد

    بر روی اهل عالم، بودیم بسته محکم

    درهای دل ندانم، عشق از کجا درآمد؟

    از زلف او کشیده راهیست در دل من

    وز دل دریست تا جان، عشقش از آن درآمد

    یار آشناست اما نشناخت هر کس او را

    زیرا که هر زمانی، بر شکل دیگر آمد

    مردانه رو به کویش ای دل که رفت دیده

    در خون خود چو پیشش، با دامن تر آمد

    درویش بر درش رو، کانکس که بر در او

    درویش رفت ازین جا، آنجا توانگر آمد

    دل با سر دو زلفش، زین پیش داشت کاری

    بگذشته بود از آن سر، امروز با سر آمد

    از ماجرای اشکم، مطرب ترانه سازد

    بس قطره‌های خونین، کز چشم ساغر آمد

    هر کس که مرد، روزی دربند زلف و عشقت

    از خاک او نسیمی کامد، معنبر آمد

    بیمار توست سلمان، وانگه خوش آن مریضی

    کز آستانت او را، بالین و بستر آمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha