کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر دم به تیز غمزه دلم را چه می‌زنی؟

    خود را گذاشتم به تو خود در دل منی

    بر هم زند ابروی و چشم تو وقت من

    خود وقت کیست آنکه تو بر هم نمی‌زنی؟

    ای رهروان عشق چو پرگار دورها

    گردیده در پی تو به نعلین آهنی

    سر تا سر جهان ظلمات است و یک چراغ

    مردم نهاده‌اند همه سر را به روشنی

    ما و شرابخانه و صوفی و صومعه

    او را می طهور و مرا دردی دنی

    با من سخن غرضت دلخوشیم نیست

    بر ریش پاره‌ام نمکی می‌پراکنی

    امروز خاک پای سگ دوست شد کسی

    کو کرد در جهان سری و دوش گردنی

    ای باد اگر رهت ندهد پرده‌دار دوست

    خود را چو آفتاب ز روزن در افکنی

    گویی که ای چو آب حیاتت به عینه

    پاکیزگی و خوی خوش و پاک دامنی

    تو سرو سر بلندی و چون سایه کار من

    افتادگی و مسکنت است و فروتنی

    سلمان تو در درون به هوای صنوبرش

    غم را چه می‌نشانی و جان را چهع می

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha