کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به صنوبر قد دلکشش اگر ای صبا گذری کنی

    ز هوای جان حزین من دل خسته را خبری کنی

    چو رسی به کعبه وصل او بکنی مقام و از ره گذر

    ز پی دعا نفسی زنی ز سر صفا گذری کنی

    اگرت مجال نفس زدن بود از زبان منش بگو

    که چه باشد ار به وصالت این شب تیره را سحری کنی

    به زیارتی چه شود که بر سر خاکیان قدمی نهی

    به عیادتی چه زیان دهد که به حال ما نظری کنی؟

    سحری وصال تو از خدا به دعای شب طلبیده‌ام

    مگر ای سحر نفسی زنی مگر ای دعا اثری کنی

    خجلم که چون برت آورم می لعل اشک و کباب دل

    اگر از درون خراب من طمعی به ما حضری کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha