کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو زلف آن را که سودای تو باشد

    سرش باید که در پای تو باشد

    برون کردم ز دل جان را که جان را

    نمی‌زیبد که بر جای تو باشد

    خوشا آن دل که بیمار تو گردد

    دلی را جو که جویای تو باشد

    دل گم گشته‌ام را گر بجویی

    در آن زلف سمن سای تو باشد

    اگر چه حسن گل صد روی دارد

    کجا چون روی زیبای تو باشد؟

    نگنجد هیچ دیگر در دل آن را

    که در خاطر تمنای تو باشد

    اگر چه سرو دلجویی کند عرض

    کجا چون قد رعنای تو باشد؟

    سرو سرمایه‌ای دارد همه کس

    مرا سرمایه سودای تو باشد

    بسوزد سنگ بر من، گر نسوزد

    دل چون سنگ خارای تو باشد

    من بیدل کجا پنهان کنم دل؟

    که آن ایمن زیغمای تو باشد

    من مسکین کدامین گوشه گیریم؟

    که آن خالی ز غوغای تو باشد

    جهان هر لحظه سلمان را که در گوش

    کند دری ز دریای تو باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha