کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    می‌کشم دردی که درمانیش، نیست

    می‌روم راهی که پایانیش نیست

    هر که در خم خانه عشق تو بار

    یافت برگ هیچ بستانیش نیست

    بندگان دارد بسی سلطان غم

    لیک چون من بند فرمانیش نیست

    هر که جان در ره جانانی نباخت

    یا ز دل دورست یا جانیش نیست

    خود دل مجموع، در عالم که دید

    کز عقب آه پریشانیش نیست

    چشم ترکت کو سیه دل کافری است

    هیچ رحمی، بر مسلمانیش نیست

    چشم آن انسان که عاشق نیست هست

    راست چون عینی که انسانیش نیست

    هر که چون سلمان به زلف کافرت

    نیستش اقرار، ایمانیش نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha