کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آخر این درد دل من به دوایی برسد

    عاقبت ناله شبگیر بجایی برسد

    آخر این سینه دلگیر غم آباد مرا

    روزی از روزنه غیب صفایی برسد

    بر درت شب همه شب یاوه در آنم چو جرس

    تا بگوشم مگر آواز درآیی برسد

    بجز از عمر چه شاید که نثار تو کنم؟

    که به عمری چو تو شاهی به گدایی برسد

    پای را باز مگیر از سرم ای دوست که دست

    گر به هیچم نرسد، خود به دعایی برسد

    عمر بر باد هوا داده‌ام و می‌ترسم

    که به گلزار تو آسیب هوایی برسد

    سر پابوس تو دارم من و هیهات کجا

    به چنان پایه، چنین بی‌سر و پایی برسد؟

    رویم از دیده به خون تر شد و می‌دانستم

    که به روی من ازین دیده بلایی برسد

    با جفا خو کن و با درد بساز ای سلمان!

    کین نه دردی است که هرگز به دوایی برسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha