به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
آخرت روزی ز سلمان یاد میبایست کرد
خاطر غمگین او را شاد میبایست کرد
عهدها کردی که آخر هیچ بنیادی نداشت
روز اول کار بر بنیاد میبایست کرد
داد من یک روز میبایست دادن بعد از آن
هرچه میشایست از بیداد، میبایست کرد
اشک من از مردم چشمم بزاد آخر تو را
رحمتی بر اشک مردم زاد میبایست کرد
ای دل ای دل گفتمت: گر وصل یارت آرزوست
جان فدا کن، هر چه بادا باد میبایست کرد
صحبتش چون آینه، گر روبرو میخواستی
پشت بر زر روی بر پولاد میبایست کرد
گر تو شاهی جهان در روز و شب میخواستی
بندگی حضرت دلشاد میبایست کرد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.