به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

کوهی

کوهیغزل هاشمارهٔ ۲۶: هر صبا از چرخ آمد آفتاب مه نقاب

760عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

هر صبا از چرخ آمد آفتاب مه نقاب
روی بنماید که هستم نور آن عالیجناب
با همه ذرات عالم در حدیث آمد خموش
گوید ای اولاد من چون نی تو در آب و تراب
گل سئوال از بلبل شیدا کند کین ناله چیست
عنچه بگشاید دهن گوید سئوالشرا جواب
در دهان بلبل ای گل صد زبان بگشاده
تا بگوئی وصف حسن خویشتن با شیخ و شاب
وه که پیش شمع رخسار جمالش تا بروز
همچو پروانه دل سوزان ما می‌شد کباب
کوهی دیوانه دل شد مست و لایعقل بماند
چون کشید از جام ساقی باده با چنگ و رباب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۵: دیده دل بر گشادم همچو ماه و آفتاب 2شمارهٔ ۲۶: هر صبا از چرخ آمد آفتاب مه نقاب 3شمارهٔ ۲۷: ظل ممدود سر زلف تو چون بر سر ماست 4شمارهٔ ۲۸: شام معراجی که زلف یار ماست 5شمارهٔ ۲۹: دلم آئینه آن دلستان است 6شمارهٔ ۳۰: ماه رخسار شما خورشید پر انوار ما ا ...7شمارهٔ ۳۱: ذات و صفات در نظر عارفان یکی است 8شمارهٔ ۳۲: رندی و شب روی به دو عالم چکار ماست 9شمارهٔ ۳۳: دوش در میکده گلبانگ علالا میرفت 10شمارهٔ ۳۴: زلف بر دوش و بشب چون مه تابان میرف ...11شمارهٔ ۳۵: همسایه آفتاب ماه است 12شمارهٔ ۳۶: نیست گر بر سر زلفین توام سود انیست 13شمارهٔ ۳۷: مه و خورشید روی ما عیان است 14شمارهٔ ۳۸: به خدا پیش جمله ذرات 15شمارهٔ ۳۹: لوح محفوظ در جبین شما است 16شمارهٔ ۴۰: تا چو عکس چشم آن مه روشنی عین ماست 17شمارهٔ ۴۱: ذات حق از لا و الا برتر است 18شمارهٔ ۴۲: آن نازنین پسر که دل از ما ربود و ر ...19شمارهٔ ۴۳: از گل روی تو باغ دل ما خندان است 20شمارهٔ ۴۴: موج دریا نیست دریا عین ما است 21شمارهٔ ۴۵: بر رخ میان قطره دریا وجود ما است 22شمارهٔ ۴۶: جمالش را جلال آئینه دار است 23شمارهٔ ۴۷: تا ز رخ آن مه لقا زلفین مشکین برگر ...24شمارهٔ ۴۸: ما بدانیم که خوبی چو تو در عالم نی ...25شمارهٔ ۴۹: کون جامع جسم و جان آدم است 26شمارهٔ ۵۰: جانرا ز عکس خال تو بر دل چو داغها ...27شمارهٔ ۵۱: زلف شبرنگ تو سر حلقه درویشان است 28شمارهٔ ۵۲: هر که دیوانه رخسار پریرویان نیست 29شمارهٔ ۵۳: آن مه ترک چون گل خنده زنان دی بدمس ...30شمارهٔ ۵۴: دست عشق آمد گریبانم گرفت 31شمارهٔ ۵۵: دیده تا رخساره دلدار را دیدن گرفت 32شمارهٔ ۵۶: دیده خونبار را دیدار خوبان آرزوست 33شمارهٔ ۵۷: دوش در میخانه ما رفتیم مست و می پر ...34شمارهٔ ۵۸: دل من در بر دلدار چو گفت الله دوست 35شمارهٔ ۵۹: جانم از صبح ازل چون دیده بر دیدار ...36شمارهٔ ۶۰: مائیم بر صفات و صفات تو عین ما است 37شمارهٔ ۶۱: آن دلربا که در دو جهانش نظیر نیست 38شمارهٔ ۶۲: عکس لعل لبت ای دوست چو در جان من ا ...39شمارهٔ ۶۳: میان ما و او ره در میان است 40شمارهٔ ۶۴: سواد اعظم آن خال سیاه است 41شمارهٔ ۶۵: روشنی در چشم ما از روی آن مه پیکر ...42شمارهٔ ۶۶: ذات حق روشن است در آیات 43شمارهٔ ۶۷: درد جان داریم درمان الغیاث 44شمارهٔ ۶۸: دارم از ترک برسر خود تاج 45شمارهٔ ۶۹: تا رود جان بجانب معراج 46شمارهٔ ۷۰: ساقی بجام باده گلرنگ در صباح 47شمارهٔ ۷۱: برداشتیم از کف ساقی روح راح 48شمارهٔ ۷۲: تا نهادم بخاک آن کو رخ 49شمارهٔ ۷۳: اگر خدا بنماید جمال بی برزخ 50شمارهٔ ۷۴: شبی بودم چو مه پهلوی خورشید 51شمارهٔ ۷۵: چو دل ز آئینه جان زنگ بزدود 52شمارهٔ ۷۶: اهل دل در دیده روی دلستانرا دیده ا ...53شمارهٔ ۷۷: عارفانی که با خدا باشند 54شمارهٔ ۷۸: تا غمزه شوخ تو بما جنگ برآورد 55شمارهٔ ۷۹: واجب و ممکن بهم پیوسته اند 56شمارهٔ ۸۰: چشم نیرنگ باز پی مرود 57شمارهٔ ۸۱: بنور پاک تو چشم دلم چو بینا شد 58شمارهٔ ۸۲: خوش حال آن کسانی کز دام تن رهیدند 59شمارهٔ ۸۳: چشمم از جور یار می گرید 60شمارهٔ ۸۴: به قامت گلرخان سرو روانند 61شمارهٔ ۸۵: دل من بی جگری کرد و بجانان نرسید 62شمارهٔ ۸۶: ز رویت ماه تابان آفریدند 63شمارهٔ ۸۷: صوت نقاره ونی و سرناو چنگ و عود 64شمارهٔ ۸۸: هر که را زلف چو زنجیر تو دیوانه کن ...65شمارهٔ ۸۹: وحدت چو احد نمود واحد 66شمارهٔ ۹۰: عقل کل درکنه ادراک تو ره گم میکند 67شمارهٔ ۹۱: بذات آنکه ما را جسم و جان داد 68شمارهٔ ۹۲: سرو گل چهره اگر بند قبا بگشاید 69شمارهٔ ۹۳: صفا در خانه دل را که یار صاف میآید 70شمارهٔ ۹۴: هر که شهوت بکشد روح مجرد باشد 71شمارهٔ ۹۵: از جیب عدم وجود سر زد 72شمارهٔ ۹۶: سحر که بوی گل کز جانب گلزار میآید 73شمارهٔ ۹۷: بیاد لعل تو خون دلم شراب شود 74شمارهٔ ۹۸: آن جگر گوشه دل از ما به لب میگون ب ...75شمارهٔ ۹۹: از لعل یار باده ما خوشگوار شد 76شمارهٔ ۱۰۰: عدم ضد وجود آمد به بینید 77شمارهٔ ۱۰۱: ترک عشق رخ زیبا پسران نتوان کرد 78شمارهٔ ۱۰۲: در عدم پیوست اظهار وجود 79شمارهٔ ۱۰۳: ایدل عدم تملیک در سلک وجود آمد 80شمارهٔ ۱۰۴: بط حرصم بمرد و بلبلان شد 81شمارهٔ ۱۰۵: ماه روی تو مرا نور بصر میگردد 82شمارهٔ ۱۰۶: بفضل صانع کون فیکون شدم موجود 83شمارهٔ ۱۰۷: صبا که شام و سحر مشکبار می آید 84شمارهٔ ۱۰۸: بوسه می خواهم و لعلت چو شکر میخند ...85شمارهٔ ۱۰۹: زلف تو شب بدیده دیدار در رود 86شمارهٔ ۱۱۰: یحبهم و یحبونه چرا فرمود 87شمارهٔ ۱۱۱: شمع روی تو دلمرا چو بجان میسوزد 88شمارهٔ ۱۱۲: عارفان میخانه را فردوس اعلی گفته ...89شمارهٔ ۱۱۳: دمید صبح سعادت بطالع مسعود 90شمارهٔ ۱۱۴: حبذا مستی که در میخانه ساغر میکشد 91شمارهٔ ۱۱۵: در شام صبح صادق دیدم که سر بر آور ...92شمارهٔ ۱۱۶: آن جام جهان جهان نماید 93شمارهٔ ۱۱۷: صبح صادق حجاب صانع شد 94شمارهٔ ۱۱۸: دل دهان در دهان او دارد 95شمارهٔ ۱۱۹: سرو از قد تو در باغ گل اندام آمد 96شمارهٔ ۱۲۰: دل که با درد غم عشق تو محرم گردد 97شمارهٔ ۱۲۱: کجا رفتند یارانی که بودند 98شمارهٔ ۱۲۲: مه و خورشید روی ذره پرور 99شمارهٔ ۱۲۳: ماه رویت آفتاب است ای پسر 100شمارهٔ ۱۲۴: از بدو نیک و نیک و بد بگذر 101شمارهٔ ۱۲۵: مژه ام شد قلم وچشم دوات ای دلبر 102شمارهٔ ۱۲۶: ای دل دیوانه از اندوه جانان غم مخ ...103شمارهٔ ۱۲۷: دل از محبت دنیا و آخرت بردار 104شمارهٔ ۱۲۸: عنقای دلم بنوک منقار 105شمارهٔ ۱۲۹: خدا چون ظاهر و پیدا است امروز 106شمارهٔ ۱۳۰: شبی از غیر آن ماه دل افروز 107شمارهٔ ۱۳۱: کلوخ جسم را در آب انداز 108شمارهٔ ۱۳۲: حق دمید اندر تن آدم نفس 109شمارهٔ ۱۳۳: نیست جز ذات خدا پیدا و پنهان هیچک ...110شمارهٔ ۱۳۴: عشق داریم بدیدار تو ایجان بهوس 111شمارهٔ ۱۳۵: تا شدم از آه دل در عشق او آتش نفس 112شمارهٔ ۱۳۶: ختم قرآن خدا هست از این رو برناس 113شمارهٔ ۱۳۷: سر زلفین تو شد رشته جان همه کس 114شمارهٔ ۱۳۸: ایدل از درد و غم جانان مپرس 115شمارهٔ ۱۳۹: چون تو میدانی ز درد ما مپرس 116شمارهٔ ۱۴۰: ما نگردیم ز سودای پریرویان بس 117شمارهٔ ۱۴۱: جان که شد دیوانه دل تدبیر باید کر ...118شمارهٔ ۱۴۲: آمد آن دلبر قلندر روش 119شمارهٔ ۱۴۳: دارم از رنگ رخت در دل و در جان آت ...120شمارهٔ ۱۴۴: هر که جویای کریم آمد کرم می بایدش 121شمارهٔ ۱۴۵: او را بدو چشم او در ز دیده همی بی ...122شمارهٔ ۱۴۶: دلم در بند زلف تست ای دلبر مرنجان ...123شمارهٔ ۱۴۷: آن ماه در آمد از درم دوش 124شمارهٔ ۱۴۸: مگریز از بلا بجوی خلاص 125شمارهٔ ۱۴۹: از حجب های تعین دل اگر یافت خلاص 126شمارهٔ ۱۵۰: جوهر آمد جان و جسم ما عرض 127شمارهٔ ۱۵۱: از اضافات کرده ایم اسقاط 128شمارهٔ ۱۵۲: جمله توئی و من نیم نیست در این می ...129شمارهٔ ۱۵۳: لوح محفوظ است اسم الحفیظ 130شمارهٔ ۱۵۴: سوختم از آتش رخسار مه رویان چو شم ...131شمارهٔ ۱۵۵: همچو روغن سوخت جانم تا شدی روشن چ ...132شمارهٔ ۱۵۶: هزاران آفرین بر صنع صانع 133شمارهٔ ۱۵۷: کار دنیا همه زرق است و فریب است ص ...134شمارهٔ ۱۵۸: صبح چون شعله خورشید برآورد شعاع 135شمارهٔ ۱۵۹: ما چو داریم بسرو قد دلدار طمع 136شمارهٔ ۱۶۰: دارم از زلف و خال تو در دل هزار د ...137شمارهٔ ۱۶۱: باشد ز سرو قد تو خرم های باغ 138شمارهٔ ۱۶۲: دلم خود جان جان شد باده صاف 139شمارهٔ ۱۶۳: دوش بخواب دیده ام حضرت شحنة النجف 140شمارهٔ ۱۶۴: حیدر آسا جان کافر کیش در روز مصاف 141شمارهٔ ۱۶۵: هر که شد کشته شهوت نشود زنده عشق 142شمارهٔ ۱۶۶: ما چو گشتیم به تیر مژه یار عاشق 143شمارهٔ ۱۶۷: بحسن خود شد او دلدار عاشق 144شمارهٔ ۱۶۸: بررخ جامع میان خلق و حق 145شمارهٔ ۱۶۹: هستم از علم نظر دانای حق 146شمارهٔ ۱۷۰: همچو مه دیدم شبی دیدار عشق 147شمارهٔ ۱۷۱: روحم از عالم امر است و تن از عالم ...148شمارهٔ ۱۷۲: تا به بیند او خم ابروی آن مه یک ب ...149شمارهٔ ۱۷۳: دارد از جان و دل ما لعل او صد گون ...150شمارهٔ ۱۷۴: زمین وانجم و خورشید و ماه تا افلا ...151شمارهٔ ۱۷۵: نظر دارد بسوی ما شه عیار تنها یک 152شمارهٔ ۱۷۶: حله حور بود فصل بهاران کپنک 153شمارهٔ ۱۷۷: روح اگر از چاه تن افتاد بر اوج فل ...154شمارهٔ ۱۷۸: آتش و آبست و لعل و سیم و زر در جا ...155شمارهٔ ۱۷۹: ای رخت شمع تابخانه دل 156شمارهٔ ۱۸۰: روی آن ماه چو خورشید عیانست ای دل 157شمارهٔ ۱۸۱: از روی حسن معنی جانرا بتی است مای ...158شمارهٔ ۱۸۲: خسبیده چند مانی در جامه خواب غافل 159شمارهٔ ۱۸۳: بیجان و تن دلم شد با وصل یار واصل 160شمارهٔ ۱۸۴: من درد کش باده صهبای الستم 161شمارهٔ ۱۸۵: دلبرا جانب ارباب وفا بگشا چشم 162شمارهٔ ۱۸۶: حرف اسرار ازل بر دل خود خوانا چشم 163شمارهٔ ۱۸۷: گر چه چون پروانه از شمع وصالت سوخ ...164شمارهٔ ۱۸۸: ترک سودای دین و دنیا کن 165شمارهٔ ۱۸۹: بسته ام زنار کبری بر میان 166شمارهٔ ۱۹۰: کشف شد اسرار پیدا و نهان 167شمارهٔ ۱۹۱: چه حکمت بود ما را آفریدن 168شمارهٔ ۱۹۲: خط ریحان تو از نسترن آمد بیرون 169شمارهٔ ۱۹۳: سلام الله ای خورشید تابان 170شمارهٔ ۱۹۴: یار چون از زلف کج آویخت ما را سرن ...171شمارهٔ ۱۹۵: او در اعیان ثابت و اعیان در او 172شمارهٔ ۱۹۶: دلا از خویش شو پنهان و میرو 173شمارهٔ ۱۹۷: مرکز عرش است دل خال سیه همتای او 174شمارهٔ ۱۹۸: لن تنالوا البر حتی تنفقوا 175شمارهٔ ۱۹۹: بیا ای دوست دیداری از این سو 176شمارهٔ ۲۰۰: کوته نمی شود سخن ما به گفتگو 177شمارهٔ ۲۰۱: تا به گرد گل ز سنبل زلف پیدا کرده ...178شمارهٔ ۲۰۲: دیده ام در دل و جان روی تو را دزد ...179شمارهٔ ۲۰۳: زلفت گشاده عنبر سارا گره گره 180شمارهٔ ۲۰۴: بگذر از فکر و ذکر و اندیشه 181شمارهٔ ۲۰۵: هست اوجان من وجان همه 182شمارهٔ ۲۰۶: بلبل و قمری و کبک و فاخته 183شمارهٔ ۲۰۷: مه ما هست چارده ساله 184شمارهٔ ۲۰۸: سلطان عشق خیمه چو در لامکان زده 185شمارهٔ ۲۰۹: دلم از درد تو فریاد برآورد که آه 186شمارهٔ ۲۱۰: آفتاب منی و ماه همه 187شمارهٔ ۲۱۱: برآمد آفتاب روی آن ماه 188شمارهٔ ۲۱۲: آتش عشق بتان هر دو جهان را سوخته 189شمارهٔ ۲۱۳: بر تو باد ای جان که دل داری نگاه 190شمارهٔ ۲۱۴: آفتاب لایزال است او و عالم همچو م ...191شمارهٔ ۲۱۵: بر دوخت دلم ز ما سوالله 192شمارهٔ ۲۱۶: دلا چون محرم روز الستی 193شمارهٔ ۲۱۷: دوش از صومعه در میکده رفتم سحری 194شمارهٔ ۲۱۸: نعره زن مرغ سحر گفت بباد سحری 195شمارهٔ ۲۱۹: ز حد نه فلک تا گاه و ماهی 196شمارهٔ ۲۲۰: آشکارا و نهان ماتوئی 197شمارهٔ ۲۲۱: در تو حیرانم که چونم ساختی 198شمارهٔ ۲۲۲: آفتابی و ماه می طلبی 199شمارهٔ ۲۲۳: در فنای فقر دیرینم توئی 200شمارهٔ ۲۲۴: زلف را تا بر مه رو در نقاب انداخت ...201شمارهٔ ۲۲۵: باده را نشأیست روحانی 202شمارهٔ ۲۲۶: گفت رحمان با حمد عربی 203شمارهٔ ۲۲۷: از قدم تا فرق زیبا آمدی 204شمارهٔ ۲۲۸: نمود صبح سعادت ز غیب دیداری 205شمارهٔ ۲۲۹: روی چو آفتاب و مه داری 206شمارهٔ ۲۳۰: هست گردانید ما را از جهان نیستی 207شمارهٔ ۲۳۱: گر شبی آنماه با زلف پریشان آمدی 208شمارهٔ ۲۳۲: هر دم بشکل دیگر دید ار مینمائی 209شمارهٔ ۲۳۳: ای که منظور و برخود ناظری 210شمارهٔ ۲۳۴: باد و گیسوی سیاه عنبری

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ