کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سلطان عشق خیمه چو در لامکان زده
    یک جلوه در جهان مکین و مکان زده
    یک لمعه از لوامع خورشید روی او
    بر ماه و بر ستاره و بر آسمان زده
    تا برده باد بوی گل روی او به باغ
    بلبل هزار نعره بهر بوستان زده
    چون شد یقین که غیر تو کس نیست در جهان
    اهل یقین نیند در این ره کمان زده
    در جام آفتاب می لعل هر زمان
    جانم بیاد لعل لب دلستان زده
    وصف لبش چو روز و شب اندر زبان ماست
    زانیم چه غم که درد و جهانم زبان زده
    از هر دو کون خاطر کوهی چه فارغست
    سر با سگان کوی تو بر آستان زده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha