کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نعره زن مرغ سحر گفت بباد سحری
    رو که از حسن گل و درد دلم بیخبری
    همه فریاد و فغان تو برای دل تست
    عاشقی بر دل خود در گل اگر می نگری
    بلبلش گفت بلی در دل خویشم عاشق
    زانکه در جان و دلم نیست بجز گل دگری
    از میان غنچه سیراب لب خود بگشود
    گفت ای باد صبا چند کنی پرده دری
    که توئی بلبل باغ و گل سیراب چمن
    گر کنی در دل خویش از ره معنی نظری
    کوهی سوخته فریاد برآورد که آه
    جز لب خشک نداریم بخون چشم تری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha