کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بط حرصم بمرد و بلبلان شد
    خروس شهوتم باز جنان شد
    ز زاغ امنیت در خوف بودم
    بگشتم زاغ و خوفم در امان شد
    پر از طاوس مال و جاه کندم
    چو عیسی جان من بر آسمان شد
    بدانکه چارمرغ این چار طبع است
    که اندر چار طبع ارکان عیان شد
    ز خون و بلغم و صفرا و سودا
    شتا صیف و بهار آمد خزان شد
    بسیط روح را اینها نباشند
    مرکب داند این کزخاکدان شد
    ز طبع تن چو کوهی شست دل پاک
    بدریای محیط بیکران شد
    دل که وصف دهان او گوید
    در دهان از زبان او گوید
    هر چه از قاب گوید و قوسین
    از خم ابروان او گوید
    گر کند شرح روح سالک را
    هم ز قدر روان او گوید
    رمز خیر الامور او سطها
    جان من از میان او گوید
    بر سر سرو جسم بلبل روح
    قصه گلستان او گوید
    کوهی خسته هر سحر غم دل
    با سگ آستان او گوید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha