کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نیست جز ذات خدا پیدا و پنهان هیچکس
    حق شناسان دو عالمرا همه یکحرف بس
    همچو نی بنواخت جانرا صبح یار لب شکر
    از لب جان بخش نائی می زند جانها نفس
    آمد از امکان و واجب کاروان سالار غیب
    ناله اشیا بود در کاروان بانگ جرس
    دوش در شهر دل ما دزد رو آورده بود
    دیدم آن شه را که هم خود زد بود و هم عسس
    گفتمش دزدی چرا ای پادشاه انس و جان
    گفت گوهر را ز چشم غیب میپوشم نه خس
    با دوزخ شهمات خواهم کردنش در عرصه گاه
    کز دو زلف خویش طرحش داده پیل و فرس
    شش جهة غرق است در دریای وحدت خشک لب
    قطره ها را در محیط عشق نبود پیش و پس
    فاذکر و نی گفت اول یاد کرد آخر ز ما
    بیش از این ما را از آن حضرت نباشد ملتمس
    کوهیا بر چرخ چارم رفت چون عیسی بدم
    دل که بگذشت از خیال شهوت و حرص و هوس

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha