کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرکز عرش است دل خال سیه همتای او
    رشته زلف است جان عمر سمن فرسای او
    عالمی را کشت و دردم زنده کرد آن جانفزا
    یحیی الموتی است می بینم در لبهای او
    می نگنجد در زمین وعرش و کرسی آه آه
    جز دل پرخون نمی بینم یاران جای او
    هست موجودات ظل او واو چون آفتاب
    در دل هر ذرهٔ روی قمرفرسای او
    بر لب دل گوش نه تا بشنوی بی واسطه
    علم توحید خداوند از لب گویای او
    کوهی دیوانه دل تا دید آن چشم سیاه
    همچو آهو می دود پیوسته در صحرای او

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha