کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما چو گشتیم به تیر مژه یار عاشق
    شد دل سوخته پر درد و جگر خوار عاشق
    دو جهان را همه بر آتش سوزان فکند
    هر که شد از دل و جان بر رخ دلدار عاشق
    یار ما روی چو خورشید بعالم بنمود
    همه ذرات جهانند بدیدار عاشق
    محرم روی تو جز چشم تو نتواند بود
    چون شود بررخ زیبای تو اغیار عاشق
    بلبل از عشق گل ار ناله کند خوش باشد
    هست بر ناله بلبل دل گلزار عاشق
    کوهی از دیده خونبار فغان کن که خدا
    هست بر آه تو و گریه خونبار عاشق
    خط رخسار یار شد تعلیق
    تا دلم شد بعشق دوست رفیق
    مؤمنان خدا چو اخوانند
    منم و درد او نگار شفیق
    پیش یاقوت او دو لب دیده
    یافتم در میان بحر عمیق
    زد رقیب تو بر دلم سنگی
    بشکست او چو پرده ایست دقیق
    بحر دل موج خون باوج رساند
    که دو عالم در او شدند غریق
    تا ابد ما و عشق همراهیم
    از دل و جان رفیق شد توفیق
    رفتم از وادی هوس بیرون
    تا رسیدم به منزل تحقیق
    هست در غار سینه کوهی
    روح چون مصطفی و دل صدیق

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha