کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از بدو نیک و نیک و بد بگذر
    بکن از عقل و نفس خویش حذر
    مردم چشم و دیده دل شو
    تا به بینی نگار را به نظر
    شو مسافر به عالم جبروت
    ملکوت است ملک بحر و بر
    جز لب خشک و چشم خون افشان
    ما نداریم هیچ زاد سفر
    در عطش سوختیم و باکی نیست
    لب او هست ساقی کوثر
    شمع جان شد بتی و او شاهد
    حبذا شمع و شاهد و دلبر
    وه چو حسن است اینکه در دو جهان
    همه را هست عشق او در سر
    ناید از رفته های آن عالم
    بر ما کس بغیر پیغمبر
    شد بدان عالم و درون آمد
    همه دیدند مؤمن و کافر
    غرض این بود آمدن اینجا
    که شود خلق را بحق رهبر
    جبرئیل امین بدو نرسید
    که از او درگذشت بالاتر
    اوست محبوب حضرت عزت
    بهمه انبیا بحق سرور
    همه طفلان مکتب اویند
    از صغار و کبار و خیر و ز شر
    او چو گنج وصال حق را یافت
    میل او کی بود به سیم و به زر
    کوهیا عیب هیچ کس نکنی
    تا قبولت کنند اهل نظر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha