کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کجا رفتند یارانی که بودند
    چنان رفتند پنداری نبودند
    چو خورشید و قمر در روز و در شب
    جمال خویشتن را می ستودند
    ز چشم ما نهان گشتند و رفتند
    ندای ارجعی کزحق شنودند
    نصیب اندرون کز غیب بودند
    در آن حضرت کنون اندر شهودند
    به اصل خویشتن گشتند راجع
    بباغ وصل جانان در خلودند
    همه جسمی نهادند از من و تو
    عدم رفتند و در عین وجودند
    تو هم کوهی بر افشان نیم جانرا
    چو از رخ جعد مشکین را گشودند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha