کوهی
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۱: کجا رفتند یارانی که بودند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کجا رفتند یارانی که بودند چنان رفتند پنداری نبودند چو خورشید و قمر در روز و در شب جمال خویشتن را می ستودند ز چشم ما نهان گشتند و رفتند ندای ارجعی کزحق شنودند نصیب اندرون کز غیب بودند در آن حضرت کنون اندر شهودند به اصل خویشتن گشتند راجع بباغ وصل جانان در خلودند همه جسمی نهادند از من و تو عدم رفتند و در عین وجودند تو هم کوهی بر افشان نیم جانرا چو از رخ جعد مشکین را گشودند کوهی