کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جانم از صبح ازل چون دیده بر دیدار داشت
    تا ابد هم دل تمنای رخ دلدار داشت
    یار باری دان دل و جان ابد را تا ازل
    پادشاه لامکان چون از مکانها عار داشت
    تا که هست از کفر و ایمان چشم کافر کیش او
    بر میان پیر مغان از زلف او زنار داشت
    تا که معنی هو فی شان بدانستم که چیست
    لحظه لحظه جعد او با زلف او در کار داشت
    از سقیهم ربهم در داد ساقی دمبدم
    نقل می را در دهان عارفان اسرار داشت
    چونکه کرد اسرار خود او را انا الحق گفت خویش
    پس چرا منصور از این گفتگو بردار داشت
    ساعد و دستش ببد مستی جهانی را بکشت
    ساغر پرخون خود را بر لب خونخوار داشت
    با وجود آنکه عالم مست جام حیرت است
    جمله ی جانها لب ساقی بمی هشیار داشت
    ذره چون آفتاب آن ماه روی خود نمود
    دیدمش روی چو خورشیدش بصد انوار داشت
    بر ندارد دیده از دیدار دلبر صبح و شام
    هر که چونکوهی ز حضرت دولت بیدار داشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha