به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

کوهی

کوهیغزل هاشمارهٔ ۸۴: به قامت گلرخان سرو روانند

720عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

به قامت گلرخان سرو روانند
همه شکر لب و شیرین دهانند
بغمزه جان و دلها می ربایند
بعشوه دل ز عاشق می ستانند
به تیر غمزه جان ها صید کردند
سیه چشمان همه ابرو کمانند
ز اول درد بر عاشق گمارند
به آخر خود دوای بی دلانند
دل از رفتار خوبان بیقرار است
چو بنشینند خود آرام جانند
شب از هجر بتان کوهی چه نالی
بصبح وصلت آخر میرسانند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۳: چشمم از جور یار می گرید 2شمارهٔ ۸۴: به قامت گلرخان سرو روانند 3شمارهٔ ۸۵: دل من بی جگری کرد و بجانان نرسید 4شمارهٔ ۸۶: ز رویت ماه تابان آفریدند 5شمارهٔ ۸۷: صوت نقاره ونی و سرناو چنگ و عود 6شمارهٔ ۸۸: هر که را زلف چو زنجیر تو دیوانه کن ...7شمارهٔ ۸۹: وحدت چو احد نمود واحد 8شمارهٔ ۹۰: عقل کل درکنه ادراک تو ره گم میکند 9شمارهٔ ۹۱: بذات آنکه ما را جسم و جان داد 10شمارهٔ ۹۲: سرو گل چهره اگر بند قبا بگشاید 11شمارهٔ ۹۳: صفا در خانه دل را که یار صاف میآید 12شمارهٔ ۹۴: هر که شهوت بکشد روح مجرد باشد 13شمارهٔ ۹۵: از جیب عدم وجود سر زد 14شمارهٔ ۹۶: سحر که بوی گل کز جانب گلزار میآید 15شمارهٔ ۹۷: بیاد لعل تو خون دلم شراب شود 16شمارهٔ ۹۸: آن جگر گوشه دل از ما به لب میگون ب ...17شمارهٔ ۹۹: از لعل یار باده ما خوشگوار شد 18شمارهٔ ۱۰۰: عدم ضد وجود آمد به بینید 19شمارهٔ ۱۰۱: ترک عشق رخ زیبا پسران نتوان کرد 20شمارهٔ ۱۰۲: در عدم پیوست اظهار وجود 21شمارهٔ ۱۰۳: ایدل عدم تملیک در سلک وجود آمد 22شمارهٔ ۱۰۴: بط حرصم بمرد و بلبلان شد 23شمارهٔ ۱۰۵: ماه روی تو مرا نور بصر میگردد 24شمارهٔ ۱۰۶: بفضل صانع کون فیکون شدم موجود 25شمارهٔ ۱۰۷: صبا که شام و سحر مشکبار می آید 26شمارهٔ ۱۰۸: بوسه می خواهم و لعلت چو شکر میخند ...27شمارهٔ ۱۰۹: زلف تو شب بدیده دیدار در رود 28شمارهٔ ۱۱۰: یحبهم و یحبونه چرا فرمود 29شمارهٔ ۱۱۱: شمع روی تو دلمرا چو بجان میسوزد 30شمارهٔ ۱۱۲: عارفان میخانه را فردوس اعلی گفته ...31شمارهٔ ۱۱۳: دمید صبح سعادت بطالع مسعود 32شمارهٔ ۱۱۴: حبذا مستی که در میخانه ساغر میکشد 33شمارهٔ ۱۱۵: در شام صبح صادق دیدم که سر بر آور ...34شمارهٔ ۱۱۶: آن جام جهان جهان نماید 35شمارهٔ ۱۱۷: صبح صادق حجاب صانع شد 36شمارهٔ ۱۱۸: دل دهان در دهان او دارد 37شمارهٔ ۱۱۹: سرو از قد تو در باغ گل اندام آمد 38شمارهٔ ۱۲۰: دل که با درد غم عشق تو محرم گردد 39شمارهٔ ۱۲۱: کجا رفتند یارانی که بودند 40شمارهٔ ۱۲۲: مه و خورشید روی ذره پرور 41شمارهٔ ۱۲۳: ماه رویت آفتاب است ای پسر 42شمارهٔ ۱۲۴: از بدو نیک و نیک و بد بگذر 43شمارهٔ ۱۲۵: مژه ام شد قلم وچشم دوات ای دلبر 44شمارهٔ ۱۲۶: ای دل دیوانه از اندوه جانان غم مخ ...45شمارهٔ ۱۲۷: دل از محبت دنیا و آخرت بردار 46شمارهٔ ۱۲۸: عنقای دلم بنوک منقار 47شمارهٔ ۱۲۹: خدا چون ظاهر و پیدا است امروز 48شمارهٔ ۱۳۰: شبی از غیر آن ماه دل افروز 49شمارهٔ ۱۳۱: کلوخ جسم را در آب انداز 50شمارهٔ ۱۳۲: حق دمید اندر تن آدم نفس 51شمارهٔ ۱۳۳: نیست جز ذات خدا پیدا و پنهان هیچک ...52شمارهٔ ۱۳۴: عشق داریم بدیدار تو ایجان بهوس 53شمارهٔ ۱۳۵: تا شدم از آه دل در عشق او آتش نفس 54شمارهٔ ۱۳۶: ختم قرآن خدا هست از این رو برناس 55شمارهٔ ۱۳۷: سر زلفین تو شد رشته جان همه کس 56شمارهٔ ۱۳۸: ایدل از درد و غم جانان مپرس 57شمارهٔ ۱۳۹: چون تو میدانی ز درد ما مپرس 58شمارهٔ ۱۴۰: ما نگردیم ز سودای پریرویان بس 59شمارهٔ ۱۴۱: جان که شد دیوانه دل تدبیر باید کر ...60شمارهٔ ۱۴۲: آمد آن دلبر قلندر روش 61شمارهٔ ۱۴۳: دارم از رنگ رخت در دل و در جان آت ...62شمارهٔ ۱۴۴: هر که جویای کریم آمد کرم می بایدش 63شمارهٔ ۱۴۵: او را بدو چشم او در ز دیده همی بی ...64شمارهٔ ۱۴۶: دلم در بند زلف تست ای دلبر مرنجان ...65شمارهٔ ۱۴۷: آن ماه در آمد از درم دوش 66شمارهٔ ۱۴۸: مگریز از بلا بجوی خلاص 67شمارهٔ ۱۴۹: از حجب های تعین دل اگر یافت خلاص 68شمارهٔ ۱۵۰: جوهر آمد جان و جسم ما عرض 69شمارهٔ ۱۵۱: از اضافات کرده ایم اسقاط 70شمارهٔ ۱۵۲: جمله توئی و من نیم نیست در این می ...71شمارهٔ ۱۵۳: لوح محفوظ است اسم الحفیظ 72شمارهٔ ۱۵۴: سوختم از آتش رخسار مه رویان چو شم ...73شمارهٔ ۱۵۵: همچو روغن سوخت جانم تا شدی روشن چ ...74شمارهٔ ۱۵۶: هزاران آفرین بر صنع صانع 75شمارهٔ ۱۵۷: کار دنیا همه زرق است و فریب است ص ...76شمارهٔ ۱۵۸: صبح چون شعله خورشید برآورد شعاع 77شمارهٔ ۱۵۹: ما چو داریم بسرو قد دلدار طمع 78شمارهٔ ۱۶۰: دارم از زلف و خال تو در دل هزار د ...79شمارهٔ ۱۶۱: باشد ز سرو قد تو خرم های باغ 80شمارهٔ ۱۶۲: دلم خود جان جان شد باده صاف 81شمارهٔ ۱۶۳: دوش بخواب دیده ام حضرت شحنة النجف 82شمارهٔ ۱۶۴: حیدر آسا جان کافر کیش در روز مصاف 83شمارهٔ ۱۶۵: هر که شد کشته شهوت نشود زنده عشق 84شمارهٔ ۱۶۶: ما چو گشتیم به تیر مژه یار عاشق 85شمارهٔ ۱۶۷: بحسن خود شد او دلدار عاشق 86شمارهٔ ۱۶۸: بررخ جامع میان خلق و حق 87شمارهٔ ۱۶۹: هستم از علم نظر دانای حق 88شمارهٔ ۱۷۰: همچو مه دیدم شبی دیدار عشق 89شمارهٔ ۱۷۱: روحم از عالم امر است و تن از عالم ...90شمارهٔ ۱۷۲: تا به بیند او خم ابروی آن مه یک ب ...91شمارهٔ ۱۷۳: دارد از جان و دل ما لعل او صد گون ...92شمارهٔ ۱۷۴: زمین وانجم و خورشید و ماه تا افلا ...93شمارهٔ ۱۷۵: نظر دارد بسوی ما شه عیار تنها یک 94شمارهٔ ۱۷۶: حله حور بود فصل بهاران کپنک 95شمارهٔ ۱۷۷: روح اگر از چاه تن افتاد بر اوج فل ...96شمارهٔ ۱۷۸: آتش و آبست و لعل و سیم و زر در جا ...97شمارهٔ ۱۷۹: ای رخت شمع تابخانه دل 98شمارهٔ ۱۸۰: روی آن ماه چو خورشید عیانست ای دل 99شمارهٔ ۱۸۱: از روی حسن معنی جانرا بتی است مای ...100شمارهٔ ۱۸۲: خسبیده چند مانی در جامه خواب غافل 101شمارهٔ ۱۸۳: بیجان و تن دلم شد با وصل یار واصل 102شمارهٔ ۱۸۴: من درد کش باده صهبای الستم 103شمارهٔ ۱۸۵: دلبرا جانب ارباب وفا بگشا چشم 104شمارهٔ ۱۸۶: حرف اسرار ازل بر دل خود خوانا چشم 105شمارهٔ ۱۸۷: گر چه چون پروانه از شمع وصالت سوخ ...106شمارهٔ ۱۸۸: ترک سودای دین و دنیا کن 107شمارهٔ ۱۸۹: بسته ام زنار کبری بر میان 108شمارهٔ ۱۹۰: کشف شد اسرار پیدا و نهان 109شمارهٔ ۱۹۱: چه حکمت بود ما را آفریدن 110شمارهٔ ۱۹۲: خط ریحان تو از نسترن آمد بیرون 111شمارهٔ ۱۹۳: سلام الله ای خورشید تابان 112شمارهٔ ۱۹۴: یار چون از زلف کج آویخت ما را سرن ...113شمارهٔ ۱۹۵: او در اعیان ثابت و اعیان در او 114شمارهٔ ۱۹۶: دلا از خویش شو پنهان و میرو 115شمارهٔ ۱۹۷: مرکز عرش است دل خال سیه همتای او 116شمارهٔ ۱۹۸: لن تنالوا البر حتی تنفقوا 117شمارهٔ ۱۹۹: بیا ای دوست دیداری از این سو 118شمارهٔ ۲۰۰: کوته نمی شود سخن ما به گفتگو 119شمارهٔ ۲۰۱: تا به گرد گل ز سنبل زلف پیدا کرده ...120شمارهٔ ۲۰۲: دیده ام در دل و جان روی تو را دزد ...121شمارهٔ ۲۰۳: زلفت گشاده عنبر سارا گره گره 122شمارهٔ ۲۰۴: بگذر از فکر و ذکر و اندیشه 123شمارهٔ ۲۰۵: هست اوجان من وجان همه 124شمارهٔ ۲۰۶: بلبل و قمری و کبک و فاخته 125شمارهٔ ۲۰۷: مه ما هست چارده ساله 126شمارهٔ ۲۰۸: سلطان عشق خیمه چو در لامکان زده 127شمارهٔ ۲۰۹: دلم از درد تو فریاد برآورد که آه 128شمارهٔ ۲۱۰: آفتاب منی و ماه همه 129شمارهٔ ۲۱۱: برآمد آفتاب روی آن ماه 130شمارهٔ ۲۱۲: آتش عشق بتان هر دو جهان را سوخته 131شمارهٔ ۲۱۳: بر تو باد ای جان که دل داری نگاه 132شمارهٔ ۲۱۴: آفتاب لایزال است او و عالم همچو م ...133شمارهٔ ۲۱۵: بر دوخت دلم ز ما سوالله 134شمارهٔ ۲۱۶: دلا چون محرم روز الستی 135شمارهٔ ۲۱۷: دوش از صومعه در میکده رفتم سحری 136شمارهٔ ۲۱۸: نعره زن مرغ سحر گفت بباد سحری 137شمارهٔ ۲۱۹: ز حد نه فلک تا گاه و ماهی 138شمارهٔ ۲۲۰: آشکارا و نهان ماتوئی 139شمارهٔ ۲۲۱: در تو حیرانم که چونم ساختی 140شمارهٔ ۲۲۲: آفتابی و ماه می طلبی 141شمارهٔ ۲۲۳: در فنای فقر دیرینم توئی 142شمارهٔ ۲۲۴: زلف را تا بر مه رو در نقاب انداخت ...143شمارهٔ ۲۲۵: باده را نشأیست روحانی 144شمارهٔ ۲۲۶: گفت رحمان با حمد عربی 145شمارهٔ ۲۲۷: از قدم تا فرق زیبا آمدی 146شمارهٔ ۲۲۸: نمود صبح سعادت ز غیب دیداری 147شمارهٔ ۲۲۹: روی چو آفتاب و مه داری 148شمارهٔ ۲۳۰: هست گردانید ما را از جهان نیستی 149شمارهٔ ۲۳۱: گر شبی آنماه با زلف پریشان آمدی 150شمارهٔ ۲۳۲: هر دم بشکل دیگر دید ار مینمائی 151شمارهٔ ۲۳۳: ای که منظور و برخود ناظری 152شمارهٔ ۲۳۴: باد و گیسوی سیاه عنبری

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ