کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از جیب عدم وجود سر زد
    جان را غم دوست بر جگر زد
    خورشید رخش نمود روشن
    ز آن شعله که ماه در سحر زد
    هر چیز که بود زد اناالحق
    هستی چو ز جمله سر بدر زد
    جان همه شد چو قند وشکر
    زان خنده که یار لب شکر زد
    در کتم عدم بدیم خفته
    ناگه غم شاه عشق در زد
    خورشید رخش چو دید کوهی
    صد بوسه ز دور بر قمر زد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha