کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن جگر گوشه دل از ما به لب میگون برد
    رونق باغ و چمن را برخ گلگون برد
    لب او باده ز خون دل ما می نوشد
    چشم آن شوخ کباب از جگر پرخون برد
    غیر حق هیچکسی چون نبرد دل از دست
    دل خود ذات خداوند جهان بیچون برد
    چارچوب تنم از آتش دل پاک بسوخت
    تا از این شش جهتم بخت مرا بیرون برد
    برده بود او ز ازل جان و دل مشتاقان
    نتوان گفت که این حضرت او اکنون برد
    در خم زلف تو پیوسته بخلوت بنشست
    کوهی از هر دو جهان بادل خود یکسون برد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha