به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

کوهی

کوهیغزل هاشمارهٔ ۷۸: تا غمزه شوخ تو بما جنگ برآورد

710عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

تا غمزه شوخ تو بما جنگ برآورد
لعل لبت از خون دلم رنگ برآورد
برگریه و زاری و فغان من درویش
صد ناله زار از دل چون چنگ برآورد
با یاد گل روی تو ای سرو گلندام
با بلبل شوریده دل آهنگ برآورد
تا غیر تو در خلوت جان راه نیابد
بام و در خود را دل ما تنگ برآورد
از دود دل سوخت کوهی بسحرگاه
آئینه رخسار فلک زنگ برآورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۷۷: عارفانی که با خدا باشند 2شمارهٔ ۷۸: تا غمزه شوخ تو بما جنگ برآورد 3شمارهٔ ۷۹: واجب و ممکن بهم پیوسته اند 4شمارهٔ ۸۰: چشم نیرنگ باز پی مرود 5شمارهٔ ۸۱: بنور پاک تو چشم دلم چو بینا شد 6شمارهٔ ۸۲: خوش حال آن کسانی کز دام تن رهیدند 7شمارهٔ ۸۳: چشمم از جور یار می گرید 8شمارهٔ ۸۴: به قامت گلرخان سرو روانند 9شمارهٔ ۸۵: دل من بی جگری کرد و بجانان نرسید 10شمارهٔ ۸۶: ز رویت ماه تابان آفریدند 11شمارهٔ ۸۷: صوت نقاره ونی و سرناو چنگ و عود 12شمارهٔ ۸۸: هر که را زلف چو زنجیر تو دیوانه کن ...13شمارهٔ ۸۹: وحدت چو احد نمود واحد 14شمارهٔ ۹۰: عقل کل درکنه ادراک تو ره گم میکند 15شمارهٔ ۹۱: بذات آنکه ما را جسم و جان داد 16شمارهٔ ۹۲: سرو گل چهره اگر بند قبا بگشاید 17شمارهٔ ۹۳: صفا در خانه دل را که یار صاف میآید 18شمارهٔ ۹۴: هر که شهوت بکشد روح مجرد باشد 19شمارهٔ ۹۵: از جیب عدم وجود سر زد 20شمارهٔ ۹۶: سحر که بوی گل کز جانب گلزار میآید 21شمارهٔ ۹۷: بیاد لعل تو خون دلم شراب شود 22شمارهٔ ۹۸: آن جگر گوشه دل از ما به لب میگون ب ...23شمارهٔ ۹۹: از لعل یار باده ما خوشگوار شد 24شمارهٔ ۱۰۰: عدم ضد وجود آمد به بینید 25شمارهٔ ۱۰۱: ترک عشق رخ زیبا پسران نتوان کرد 26شمارهٔ ۱۰۲: در عدم پیوست اظهار وجود 27شمارهٔ ۱۰۳: ایدل عدم تملیک در سلک وجود آمد 28شمارهٔ ۱۰۴: بط حرصم بمرد و بلبلان شد 29شمارهٔ ۱۰۵: ماه روی تو مرا نور بصر میگردد 30شمارهٔ ۱۰۶: بفضل صانع کون فیکون شدم موجود 31شمارهٔ ۱۰۷: صبا که شام و سحر مشکبار می آید 32شمارهٔ ۱۰۸: بوسه می خواهم و لعلت چو شکر میخند ...33شمارهٔ ۱۰۹: زلف تو شب بدیده دیدار در رود 34شمارهٔ ۱۱۰: یحبهم و یحبونه چرا فرمود 35شمارهٔ ۱۱۱: شمع روی تو دلمرا چو بجان میسوزد 36شمارهٔ ۱۱۲: عارفان میخانه را فردوس اعلی گفته ...37شمارهٔ ۱۱۳: دمید صبح سعادت بطالع مسعود 38شمارهٔ ۱۱۴: حبذا مستی که در میخانه ساغر میکشد 39شمارهٔ ۱۱۵: در شام صبح صادق دیدم که سر بر آور ...40شمارهٔ ۱۱۶: آن جام جهان جهان نماید 41شمارهٔ ۱۱۷: صبح صادق حجاب صانع شد 42شمارهٔ ۱۱۸: دل دهان در دهان او دارد 43شمارهٔ ۱۱۹: سرو از قد تو در باغ گل اندام آمد 44شمارهٔ ۱۲۰: دل که با درد غم عشق تو محرم گردد 45شمارهٔ ۱۲۱: کجا رفتند یارانی که بودند 46شمارهٔ ۱۲۲: مه و خورشید روی ذره پرور 47شمارهٔ ۱۲۳: ماه رویت آفتاب است ای پسر 48شمارهٔ ۱۲۴: از بدو نیک و نیک و بد بگذر 49شمارهٔ ۱۲۵: مژه ام شد قلم وچشم دوات ای دلبر 50شمارهٔ ۱۲۶: ای دل دیوانه از اندوه جانان غم مخ ...51شمارهٔ ۱۲۷: دل از محبت دنیا و آخرت بردار 52شمارهٔ ۱۲۸: عنقای دلم بنوک منقار 53شمارهٔ ۱۲۹: خدا چون ظاهر و پیدا است امروز 54شمارهٔ ۱۳۰: شبی از غیر آن ماه دل افروز 55شمارهٔ ۱۳۱: کلوخ جسم را در آب انداز 56شمارهٔ ۱۳۲: حق دمید اندر تن آدم نفس 57شمارهٔ ۱۳۳: نیست جز ذات خدا پیدا و پنهان هیچک ...58شمارهٔ ۱۳۴: عشق داریم بدیدار تو ایجان بهوس 59شمارهٔ ۱۳۵: تا شدم از آه دل در عشق او آتش نفس 60شمارهٔ ۱۳۶: ختم قرآن خدا هست از این رو برناس 61شمارهٔ ۱۳۷: سر زلفین تو شد رشته جان همه کس 62شمارهٔ ۱۳۸: ایدل از درد و غم جانان مپرس 63شمارهٔ ۱۳۹: چون تو میدانی ز درد ما مپرس 64شمارهٔ ۱۴۰: ما نگردیم ز سودای پریرویان بس 65شمارهٔ ۱۴۱: جان که شد دیوانه دل تدبیر باید کر ...66شمارهٔ ۱۴۲: آمد آن دلبر قلندر روش 67شمارهٔ ۱۴۳: دارم از رنگ رخت در دل و در جان آت ...68شمارهٔ ۱۴۴: هر که جویای کریم آمد کرم می بایدش 69شمارهٔ ۱۴۵: او را بدو چشم او در ز دیده همی بی ...70شمارهٔ ۱۴۶: دلم در بند زلف تست ای دلبر مرنجان ...71شمارهٔ ۱۴۷: آن ماه در آمد از درم دوش 72شمارهٔ ۱۴۸: مگریز از بلا بجوی خلاص 73شمارهٔ ۱۴۹: از حجب های تعین دل اگر یافت خلاص 74شمارهٔ ۱۵۰: جوهر آمد جان و جسم ما عرض 75شمارهٔ ۱۵۱: از اضافات کرده ایم اسقاط 76شمارهٔ ۱۵۲: جمله توئی و من نیم نیست در این می ...77شمارهٔ ۱۵۳: لوح محفوظ است اسم الحفیظ 78شمارهٔ ۱۵۴: سوختم از آتش رخسار مه رویان چو شم ...79شمارهٔ ۱۵۵: همچو روغن سوخت جانم تا شدی روشن چ ...80شمارهٔ ۱۵۶: هزاران آفرین بر صنع صانع 81شمارهٔ ۱۵۷: کار دنیا همه زرق است و فریب است ص ...82شمارهٔ ۱۵۸: صبح چون شعله خورشید برآورد شعاع 83شمارهٔ ۱۵۹: ما چو داریم بسرو قد دلدار طمع 84شمارهٔ ۱۶۰: دارم از زلف و خال تو در دل هزار د ...85شمارهٔ ۱۶۱: باشد ز سرو قد تو خرم های باغ 86شمارهٔ ۱۶۲: دلم خود جان جان شد باده صاف 87شمارهٔ ۱۶۳: دوش بخواب دیده ام حضرت شحنة النجف 88شمارهٔ ۱۶۴: حیدر آسا جان کافر کیش در روز مصاف 89شمارهٔ ۱۶۵: هر که شد کشته شهوت نشود زنده عشق 90شمارهٔ ۱۶۶: ما چو گشتیم به تیر مژه یار عاشق 91شمارهٔ ۱۶۷: بحسن خود شد او دلدار عاشق 92شمارهٔ ۱۶۸: بررخ جامع میان خلق و حق 93شمارهٔ ۱۶۹: هستم از علم نظر دانای حق 94شمارهٔ ۱۷۰: همچو مه دیدم شبی دیدار عشق 95شمارهٔ ۱۷۱: روحم از عالم امر است و تن از عالم ...96شمارهٔ ۱۷۲: تا به بیند او خم ابروی آن مه یک ب ...97شمارهٔ ۱۷۳: دارد از جان و دل ما لعل او صد گون ...98شمارهٔ ۱۷۴: زمین وانجم و خورشید و ماه تا افلا ...99شمارهٔ ۱۷۵: نظر دارد بسوی ما شه عیار تنها یک 100شمارهٔ ۱۷۶: حله حور بود فصل بهاران کپنک 101شمارهٔ ۱۷۷: روح اگر از چاه تن افتاد بر اوج فل ...102شمارهٔ ۱۷۸: آتش و آبست و لعل و سیم و زر در جا ...103شمارهٔ ۱۷۹: ای رخت شمع تابخانه دل 104شمارهٔ ۱۸۰: روی آن ماه چو خورشید عیانست ای دل 105شمارهٔ ۱۸۱: از روی حسن معنی جانرا بتی است مای ...106شمارهٔ ۱۸۲: خسبیده چند مانی در جامه خواب غافل 107شمارهٔ ۱۸۳: بیجان و تن دلم شد با وصل یار واصل 108شمارهٔ ۱۸۴: من درد کش باده صهبای الستم 109شمارهٔ ۱۸۵: دلبرا جانب ارباب وفا بگشا چشم 110شمارهٔ ۱۸۶: حرف اسرار ازل بر دل خود خوانا چشم 111شمارهٔ ۱۸۷: گر چه چون پروانه از شمع وصالت سوخ ...112شمارهٔ ۱۸۸: ترک سودای دین و دنیا کن 113شمارهٔ ۱۸۹: بسته ام زنار کبری بر میان 114شمارهٔ ۱۹۰: کشف شد اسرار پیدا و نهان 115شمارهٔ ۱۹۱: چه حکمت بود ما را آفریدن 116شمارهٔ ۱۹۲: خط ریحان تو از نسترن آمد بیرون 117شمارهٔ ۱۹۳: سلام الله ای خورشید تابان 118شمارهٔ ۱۹۴: یار چون از زلف کج آویخت ما را سرن ...119شمارهٔ ۱۹۵: او در اعیان ثابت و اعیان در او 120شمارهٔ ۱۹۶: دلا از خویش شو پنهان و میرو 121شمارهٔ ۱۹۷: مرکز عرش است دل خال سیه همتای او 122شمارهٔ ۱۹۸: لن تنالوا البر حتی تنفقوا 123شمارهٔ ۱۹۹: بیا ای دوست دیداری از این سو 124شمارهٔ ۲۰۰: کوته نمی شود سخن ما به گفتگو 125شمارهٔ ۲۰۱: تا به گرد گل ز سنبل زلف پیدا کرده ...126شمارهٔ ۲۰۲: دیده ام در دل و جان روی تو را دزد ...127شمارهٔ ۲۰۳: زلفت گشاده عنبر سارا گره گره 128شمارهٔ ۲۰۴: بگذر از فکر و ذکر و اندیشه 129شمارهٔ ۲۰۵: هست اوجان من وجان همه 130شمارهٔ ۲۰۶: بلبل و قمری و کبک و فاخته 131شمارهٔ ۲۰۷: مه ما هست چارده ساله 132شمارهٔ ۲۰۸: سلطان عشق خیمه چو در لامکان زده 133شمارهٔ ۲۰۹: دلم از درد تو فریاد برآورد که آه 134شمارهٔ ۲۱۰: آفتاب منی و ماه همه 135شمارهٔ ۲۱۱: برآمد آفتاب روی آن ماه 136شمارهٔ ۲۱۲: آتش عشق بتان هر دو جهان را سوخته 137شمارهٔ ۲۱۳: بر تو باد ای جان که دل داری نگاه 138شمارهٔ ۲۱۴: آفتاب لایزال است او و عالم همچو م ...139شمارهٔ ۲۱۵: بر دوخت دلم ز ما سوالله 140شمارهٔ ۲۱۶: دلا چون محرم روز الستی 141شمارهٔ ۲۱۷: دوش از صومعه در میکده رفتم سحری 142شمارهٔ ۲۱۸: نعره زن مرغ سحر گفت بباد سحری 143شمارهٔ ۲۱۹: ز حد نه فلک تا گاه و ماهی 144شمارهٔ ۲۲۰: آشکارا و نهان ماتوئی 145شمارهٔ ۲۲۱: در تو حیرانم که چونم ساختی 146شمارهٔ ۲۲۲: آفتابی و ماه می طلبی 147شمارهٔ ۲۲۳: در فنای فقر دیرینم توئی 148شمارهٔ ۲۲۴: زلف را تا بر مه رو در نقاب انداخت ...149شمارهٔ ۲۲۵: باده را نشأیست روحانی 150شمارهٔ ۲۲۶: گفت رحمان با حمد عربی 151شمارهٔ ۲۲۷: از قدم تا فرق زیبا آمدی 152شمارهٔ ۲۲۸: نمود صبح سعادت ز غیب دیداری 153شمارهٔ ۲۲۹: روی چو آفتاب و مه داری 154شمارهٔ ۲۳۰: هست گردانید ما را از جهان نیستی 155شمارهٔ ۲۳۱: گر شبی آنماه با زلف پریشان آمدی 156شمارهٔ ۲۳۲: هر دم بشکل دیگر دید ار مینمائی 157شمارهٔ ۲۳۳: ای که منظور و برخود ناظری 158شمارهٔ ۲۳۴: باد و گیسوی سیاه عنبری

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ