کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید


    دبیر جهاندیده را پیش خواند

    بران پیشگاه بزرگی نشاند

    بفرمود تا نامه پاسخ نوشت

    بیاراست چون مرغزار بهشت

    ز بس بند و پیوند و نیکو سخن

    ازان روز تا روزگار کهن

    چوگشت از نوشتن نویسنده سیر

    نگه کرد قیصر سواری دلیر

    سخن گوی و روشن دل و یادگیر

    خردمند و گویا و گرد و دبیر

    بدو گفت رو پیش خسرو بگوی

    که ای شاه بینا دل و راه جوی

    مرا هم سلیحست و هم زر به گنج

    نیاورد باید کسی را به رنج

    وگر نیستیمان ز هر کشوری

    درم خواستیمی ز هر مهتری

    بدان تا تواز روم با کام خویش

    به ایران گذشتی به آرام خویش

    مباش اندرین بوم تیره روان

    چنین است کردار چرخ روان

    که گاهی پناهست و گاهی گزند

    گهی با زیانیم و گه سودمند

    کنون تا سلیح و سپاه و درم

    فراز آورم تو نباشی دژم

    بر خسرو آمد فرستاده مرد

    سخنهای قیصر همه یاد کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha