کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به شغل انتظار مهوشان در خلوت شب‌ها
    سر تار نظر شد رشته تسبیح کوکب‌ها
    به روی برگ گل تا قطره شبنم نپنداری
    بهار از حسرت فرصت به دندان می‌گزد لب‌ها
    به خلوتخانه کام «نهنگ لا» زدم خود را
    ستوه آمد دل از هنگامه غوغای مطلب‌ها
    کند گر فکر تعمیر خرابی‌های ما گردون
    نیاید خشت مثل استخوان بیرون ز قالب‌ها
    خوشا بی‌رنگی دل دستگاه شوق را نازم
    نمی‌بالد به خویش این قطره از طوفان‌مشرب‌ها
    ندارد حسن در هر حال از مشاطگی غفلت
    بود ته‌بندی خط سبزه‌خط در ته لب‌ها
    خوشا رندی و جوش ژنده‌رود و مشرب عذبش
    به لب خشکی چه میری در سرابستان مذهب‌ها؟
    تو خوی پنداری و دانی که جان بردم نمی‌دانی
    که آتش در نهادم آب شد، از گرمی تب‌ها
    مبادا همچو تار سبحه از هم بگسلد غالب
    نفس با این ضعیفی برنتابد شور یارب‌ها

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha