کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    غم چو به هم درافگند رو که مراد می دهد
    دانه ذخیره می کند کاه به باد می دهد
    آخر منزل نخست خوی تو راه می زند
    اول منزل دگر بوی تو زاد می دهد
    ای که به دیده نم ز تست وی که به سینه غم ز تست
    نازش غم که هم ز تست خاطر شاد می دهد
    شوخی دلگشا تنت برگ نبات می نهد
    سختی بی وفا دلت رزق جماد می دهد
    مست عطای خود کند ساقی ما نه مست می
    داده ز یاد می برد بس که زیاد می دهد
    دوست ز رفته بگذرد لیک غبار ما هنوز
    در رهش از فزونسری مالش باد می دهد
    آنچه به من نبشته ای نیست ز نامه بر نهان
    شوخی نامه در کفش نامه گشاد می دهد
    می دهیم به خلد جا رحم کجاست ای خدا
    آب و هوای این فضا کوی که یاد می دهد؟
    خو به جفا گرفته را تازه کند خراش دل
    ور نه بهانه جوی من چیست که داد می دهد؟
    توسن کلک غالبا مصرع فیضی ش عنانست
    «صبح چو ترک مست من شیشه گشاد می دهد»

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha