کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا و جوش تمنای دیدنم بنگر
    چو اشک از سر مژگان چکیدنم بنگر
    ز من به جرم تپیدن کناره می کردی
    بیا به خاک من و آرمیدنم بنگر
    گذشته کار من از رشک غیر شرمت باد
    به بزم وصل تو خود را ندیدنم بنگر
    شنیده ام که نبینی و ناامید نیم
    ندیدن تو شنیدم شنیدنم بنگر
    دمید دانه و بالید و آشیانگه شد
    در انتظار هما دام چیدنم بنگر
    نیازمندی حسرت کشان نمی دانی
    نگاه من شو و دزدیده دیدنم بنگر
    اگر هوای تماشای گلستان داری
    بیا و عالم در خون تپیدنم بنگر
    جفای شانه که تاری گسسته زان سر زلف
    ز پشت دست به دندان گزیدنم بنگر
    بهار من شو و گل گل شگفتنم دریاب
    به خلوتم بر و ساغر کشیدنم بنگر
    به داد من نرسیدی ز درد جان دادم
    به داد طرز تغافل رسیدنم بنگر
    تواضعی نکنم، بی تواضعی غالب
    به سایه خم تیغش خمیدنم بنگر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha