بر دل نفس غمم سرآور
چون ناله مرا زمن برآور
یا پایه آرزو بیفزای
یا خواهش ما ز در درآور
عمری ز هلاک تلخ تر رفت
مرگی ز حیات خوشتر آور
دردی به شکست ما برانگیز
نی نی علیی به خیبر آور
بی کاری ما گدازش ماست
زخمی به تراوش اندر آور
وانگاه ز ما به عرصه حشر
چسبیده تنی به بستر آور
ور زان که به هیچ می نیرزیم
ما را بربای و دیگر آور
رنگین چمنی ز شعله آرای
ابراهیمی ز آذر آور
آثار سهیل از یمن جوی
خورشید ز طرف خاور آور
لبهای به شکر درفشان را
دلهای به غم توانگر آور
جانهای به راحت آشنا را
طوبی بنشان و کوثر آور
ای ساخته غالب از نظیری
ها قطره ربای گوهر آور