کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در گریه از بس نازکی رخ مانده بر خاکش نگر
    وان سینه سودن از تپش بر خاک نمناکش نگر
    برقی که جانها سوختی دل از جفا سردش ببین
    شوخی که خونها ریختی دست از حنا پاکش نگر
    آن کو به خلوت با خدا هرگز نکردی التجا
    نالان به پیش هر کسی از جور افلاکش نگر
    تا نام غم بودی زبان می گفت دریا در میان
    دریای خون اکنون روان از چشم سفاکش نگر
    آن سینه کز چشم جهان مانند جان بودی نهان
    اینک به پیراهن عیان از روزن چاکش نگر
    بر مقدم صید افگنی گوشی بر آوازش ببین
    در بازگشت توسنی چشمی به فتراکش نگر
    بر آستان دیگری در شکر دربانش ببین
    در کوی از خود کمتری در رشک خاشاکش نگر
    تا گشته خود نفرین شنو تلخ ست بر لب خنده اش
    زهری که پنهان می خورد پیدا ز تریاکش نگر
    ها خوبی چشم و دلش ها گرمی آب و گلش
    چشم گهربارش ببین آه شررناکش نگر
    خواند به امید اثر اشعار غالب هر سحر
    از نکته چینی در گذر فرهنگ و ادراکش نگر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha