کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بی دوست ز بس خاک فشاندیم به سر بر
    صد چشمه روانست بدان راهگذار بر
    غلتانی اشکم بود از حسرت دیدار
    آبی ست نگاهم که بپیچد به گهر بر
    از گریه من تا چه سرایند ظریفان
    زین خنده که دارم به تمنای اثر بر
    امید که خال رخ شیرین شود آخر
    چشمی که سیه ساخته خسرو به شکر بر
    از خلد و سقر تا چه دهد دوست که دارم
    عیشی به خیال اندر و داغی به جگر بر
    بالد به خود آن مایه که در باغ نگنجد
    سروی که کشندش به تمنای تو در بر
    عمری که به سودای تو گنجینه غم بود
    اینک به تو دادیم تو در عیش به سر بر
    جان می دهم از رشک به شمشیر چه حاجت
    سرپنجه به دامن زن و دامن به کمر بر
    مطرب به غزلخوانی و غالب به سماع است
    ساقی می و آلات می از حلقه به در بر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha