کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دماغ اهل فنا نشئه بلا دارد
    به فرقم اره طلوع پر هما دارد
    به وعده گاه خرام تو کرد نمناکم
    بیا که شوقم از آوارگی حیا دارد
    گشاد شست ادای تو دلنشین منست
    اگر خدنگ تو در دل نشست جا دارد
    ز من مترس که ناگه به پیش قاضی حشر
    هجوم ناله لبم را ز ناله وا دارد
    دلم فسرد بیفزا به وعده ذوق وصال
    چراغ کشته همان شعله خونبها دارد
    تپم ز رشک، همانا به جستجوی کسی ست
    که خور ز تاب خود آتش به زیر پا دارد
    پی عتاب همانا بهانه می طلبد
    شکایتی که ز ما نیست هم به ما دارد
    خوش ست دعوی آرایش سر و دستار
    ز جلوه کف خاکی که نقش پا دارد
    ز جور دست تهی ناله از نهادم جست
    نیی که برگ ندارد همان نوا دارد
    ز سادگی رمد از حرف عشق و من به گمان
    که دوست تجربه ای دارد از کجا دارد
    به خون تپیدن گلها نشان یکرنگی ست
    چمن عزای شهیدان کربلا دارد
    فغان که رحم بدآموز یار شد غالب
    روا نداشت که بر ما ستم روا دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha