کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر چنین ناز تو آماده یغما ماند
    به سکندر نرسد هر چه ز دارا ماند
    دل و دینی به بهای تو فرستم حاشا
    وام گیر آنچه ز بیعانه سودا ماند
    هم به سودای تو خورشیدپرستم آری
    دل ز مجنون برد آهو که به لیلا ماند
    با وجود تو دم از جلوه گری نتوان زد
    در گلستان تو طاووس به عنقا ماند
    شکوه دوست ز دشمن نتوانم پوشید
    گر غم هجر چنین حوصله فرسا ماند
    ساز آوازه بدنامی رهزن شدنست
    آه از آن خسته که از پویه به ره واماند
    بنده ای را که به فرمان خدا راه رود
    نگذارند که در بند زلیخا ماند
    مه به باغ از افق سرو شبی کرد طلوع
    سرو گفتند بدان ماه سراپا ماند
    بعد صد شکوه به یک عذر تسلی نشوم
    کاین چنین مهر ز سردی به مدارا ماند
    در بغل دشنه نهان ساخته غالب امروز
    مگذارید که ماتم زده تنها ماند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha