کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آشنایانه کشد خار رهت دامن ما
    گویی این بود ازین پیش به پیراهن ما
    بی تو چون باده که در شیشه هم از شیشه جداست
    نبود آمیزش جان در تن ما با تن ما
    سایه و چشمه به صحرا دم عیسی دارد
    اگر اندیشه منزل نشود رهزن ما
    تا رود شکوه تیغ ستم آسان از دل
    بخیه بر زخم پریشان فتد از سوزن ما
    دوست با کینه ما مهر نهان می ورزد
    خود ز رشک ست اگر دل برد از دشمن ما
    می پرد مور مگر جان به سلامت ببرد
    تا چه برقست که شد نامزد خرمن ما
    دعوی عشق ز ما کیست که باور نکند
    می جهد خون دل ما ز رگ گردن ما
    سخن ما ز لطافت نپذیرد تحریر
    نشود گرد نمایان ز رم توسن ما
    طوطیان را نبود هرزه جگرگون منقار
    خورده خون جگر از رشک سخن گفتن ما
    ما نبودیم بدین مرتبه راضی غالب
    شعر خود خواهش آن کرد که گردد فن ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha