کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پس آنگه مغان انجمن ساختند
    یکی شاه بر تخت بنشاختند
    شه نوذران کش بدی نام توس
    هریدوت داناش خواند دیوس
    بیامد به تخت مهی برنشست
    شهی بود با داد و دانش پرست
    بر آراست آن کاویایی درفش
    اباکوس و پیلان و زرینه کفش
    همه برج ها کرده بد سرخ و زرد
    چو زرین و سیمین و هم لاجورد
    که روشن روان بود و بیدار بود
    به داد و به دانش سزاوار بود
    بیاورد از بلخ آتشکده
    نگه داشت آیین جشن سده
    ز شهر دیاکو یکی دخت خواست
    چو کار بزرگی بر او گشت راست
    پدید آمد از وی فریبرز راد
    که خواند فراورتسش هیرداد
    بگاه مهی شد یکی شاه نو
    گمانم که بد او سیاوخش کو
    خوشا گاه فرخ تیوس بزرگ
    که بامیش خوردی همی آب گرگ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha