کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پس از مرگ وی اورمزد بزرگ
    درآمد به تخت شهی هم چو گرگ
    بر او مهتران آفرین خواندند
    ورا شهریار گزین خواندند
    شهی بود با فرو برز کیان
    همی خواست برکین ببندد میان
    ولی تندرستی ازو دور شد
    به گاه کیی سخت رنجور شد
    بگسترد کافور بر جای مشک
    گل ارغوان شد به پالیز خشک
    به بستر شب و روز بیمار بود
    همانا که بختش نه بیدار بود
    غمی شد زمرگ آن شه تاجور
    که هنگام مردن نبودش پسر
    مگر خود همی در شبستان شاه
    یکی لاله رخ بود تابان چو ماه
    پری چهره را بچه بود در نهان
    ازین آگهی یافت شاه جهان
    یکی انجمن ساخت از موبدان
    ستاره شناسان و هم بخردان
    چو شد انجمن شاه بر پای خاست
    یکی سخت پیمان از ایشان بخواست
    چنین گفت کاین دخت پاکی نهاد
    بخواهد یکی کودک شیرزاد
    گمانم که این بچه باشد پسر
    ورا باشد این تاج و تخت و کمر
    سپردم بدو تاج و تخت و کلاه
    همان کشور و گنج و تیغ و سپاه
    بزرگان نهادند پیمان برین
    که بودند خوش دل زشاه زمین

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha