میرزا آقاخان کرمانی
نامه باستان
بخش ۶۲ - پادشاهی اورمزد بزرگ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پس از مرگ وی اورمزد بزرگ درآمد به تخت شهی هم چو گرگ بر او مهتران آفرین خواندند ورا شهریار گزین خواندند شهی بود با فرو برز کیان همی خواست برکین ببندد میان ولی تندرستی ازو دور شد به گاه کیی سخت رنجور شد بگسترد کافور بر جای مشک گل ارغوان شد به پالیز خشک به بستر شب و روز بیمار بود همانا که بختش نه بیدار بود غمی شد زمرگ آن شه تاجور که هنگام مردن نبودش پسر مگر خود همی در شبستان شاه یکی لاله رخ بود تابان چو ماه پری چهره را بچه بود در نهان ازین آگهی یافت شاه جهان یکی انجمن ساخت از موبدان ستاره شناسان و هم بخردان چو شد انجمن شاه بر پای خاست یکی سخت پیمان از ایشان بخواست چنین گفت کاین دخت پاکی نهاد بخواهد یکی کودک شیرزاد گمانم که این بچه باشد پسر ورا باشد این تاج و تخت و کمر سپردم بدو تاج و تخت و کلاه همان کشور و گنج و تیغ و سپاه بزرگان نهادند پیمان برین که بودند خوش دل زشاه زمین میرزا آقاخان کرمانی