کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اکوس اندر آمد به تخت مهی
    نشست از برگاه شاهنشهی
    ستمکار و بدکار بود آن پسر
    همی خواند خود را بنام پدر
    به شهنامه اخواست خواند ورا
    یکی گرد نوخاست داند ورا
    زبانش چنو خنجر تیز بود
    بسی تند و چالاک و خونریز بود
    همه دوده ی پاک اسفندیار
    بکشت و برآورد از ایشان دمار
    بسی از بزرگان ایران بکشت
    کزایشان سخنها شنیدی درست
    در ایام او اهل سیدون و تیر
    همان نامور ارتباس دلیر
    بشورید و کردند بس سرکشی
    زهر سو نمودند لشکرکشی
    ز شیپروس و رودس سپاهی دگر
    به همراه منتور پرخاش خر
    به یاری بر تیریان آمدند
    به پیمان سود و زیان آمدند
    فرستاد شه آذر و فوسیون
    ابا لشگری از ستاره فزون
    که سازند بر دشمنان کار سخت
    ولیکن دگرگونه گردید بخت
    شکست اندر آمد به ایران سپاه
    زاندوه لشکر بجوشید شاه

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha