ورارام پور دلارام او
که بهرام بهرام بد نام او
پس از وی به گاه مهی برنشست
شهی بود با داد یزدان پرست
اگرچه بگردید از راه داد
ولی موبدان موبدش پند داد
شه روم کش نام پربوس بود
ابا لشگر و پیل و باکوس بود
بیاراست با او یکی کارزار
ولیکن به ره گشته گردید زار
جهان جوی کاروس شد جانشین
سوی تیسفون اندر آمد به کین
به یک تیر شد کشته در رزمگاه
پراکنده گشتند رومی سپاه
دیوکلس پس از وی سپهدار شد
سوی روم از دشت پیکار شد
ورارام با لشکری رزم ساز
سوی ارمنستان بیامد فراز
وز آن روی قیصر سپه برکشید
به جنگ ورارام لشکر کشید
چو پیروز نامد یکی زین دو شاه
زپیکار برگشت هر دو سپاه
پس از اندکی مرد بهرام گرد
زگیتی به جز تخم نیکی نبرد