کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای رفته رونق از گل روی تو باغ را

    نزهت نبوده بی‌رخ تو باغ و راغ را

    هر سال شهر را ز رخت در چهار فصل

    آن زیب و زینت است کز اشکوفه باغ را

    در کار عشق تو دل دیوانه را خرد

    ز آن سان زیان کند که جنون مر دماغ را

    زردی درد بر رخ بیمار عشق تو

    اصلی است آنچنان که سیاهی کلاغ را

    دل را برای روشنی و زندگی، غمت

    چون شمع را فتیل و چو روغن چراغ را

    اول قدم ز عشق فراغت بود ز خود

    مزد هزار شغل دهند این فراغ را

    از وصل تو نصیب برد سیف اگر دهند

    طوق کبوتر و پر طاوس زاغ را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha